تاریخ : 17. شهريور 1395 - 18:48   |   کد مطلب: 19261
مدیرمسئول کیهان نوشت: "هاپتون"، سفیر انگلیس در ایران از مأموران برجسته سازمان MI۶ بوده؛ "سنمو"، سفیر جدید فرانسه نیز عضو برجسته سرویس اطلاعات خارجی فرانسه - DGSE- بوده و "برشتولد" سفیر جدید آلمان که در راه تهران است هم پیش از این معاون سازمان اطلاعات و امنیت آلمان- BND- بوده است؛ آمریکا و متحدانش برای کشورمان چه خوابی دیده‌اند؟

 حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: وزارت امور خارجه کشورمان اعلام کرد که آقای بعیدی‌نژاد به عنوان سفیر جدید جمهوری اسلامی ایران در انگلیس انتخاب شده است و همزمان دولت انگلیس هم «نیکلاس هاپتون» را به عنوان سفیر خود در ایران برگزیده و راهی تهران کرد. درباره این دو گزینه و ارتقای سطح روابط کشورمان با دولت انگلیس، گفتنی‌هایی هست.

1- در تاریخ 7 آذرماه سال 1390 مجلس شورای اسلامی با تصویب یک ماده واحده، دولت را موظف کرده بود که روابط خود با دولت انگلیس را از سطح سفیر به سطح کاردار تنزل بدهد. در تبصره یک این ماده واحده آمده است «درصورت تغییر سیاست‌های خصمانه کشور مزبور (انگلیس) وزارت امور خارجه می‌تواند سطح روابط را ارتقاء دهد.» و اکنون سؤال این است که آیا دولت انگلیس «سیاست‌های خصمانه» خود علیه جمهوری اسلامی ایران را تغییر داده است که وزارت خارجه کشورمان سطح روابط را از کاردار به سفیر رسانده است؟! اگر قانون مصوب مجلس شورای اسلامی لازم‌الاجراست- که هست- باید وزارت امور خارجه توضیح بدهد که در سیاست‌های خصمانه انگلیس علیه ایران اسلامی چه تغییری حاصل شده است؟ و دولت انگلیس از کدام برخورد و روش خصمانه خود علیه جمهوری اسلامی ایران دست کشیده است؟ تمامی شواهد موجود به وضوح حکایت از آن دارند که انگلیس در سیاست‌های خصمانه خود علیه کشورمان نه فقط کمترین تغییری نداده است، بلکه بر شدت آن نیز افزوده است و از این روی اقدام اخیر وزارت امور خارجه غیرقانونی و در تقابل مستقیم با مصوبه مجلس شورای اسلامی است. ممکن است وزارت خارجه کشورمان ادعا کند که در سیاست‌های خصمانه دولت انگلیس تغییر حاصل شده است که باید گفت؛ اگر تغییری حاصل شده چرا حداقل، چند نمونه از آن را اعلام نمی‌کنید؟! آیا این تغییرات مورد ادعا نیز مانند توافق وین و برجام و FATF محرمانه است؟! و اگر نیست -که نیست- بفرمایید دلایل حضرات امور خارجه برای این تغییر چیست؟ چرا که آنچه به وضوح دیده می‌شود ادامه همان سیاست‌های خصمانه دولت انگلیس علیه جمهوری اسلامی ایران است. سیاست‌های خصمانه‌ای که در جریان مذاکرات هسته‌ای بدون کمترین پوششی قابل دیدن بود و در عرصه‌های دیگر، نظیر حمایت از تکفیری‌ها، راه‌اندازی ده‌ها شبکه تلویزیونی و ماهواره‌ای علیه اسلام و ایران اسلامی، تبدیل انگلیس به کانون ضد انقلابیون فراری و حمایت‌های مالی و سیاسی و تبلیغاتی از آنها و... نیز به آسانی قابل فهرست کردن است.

وزارت امور خارجه کشورمان باید به این دو پرسش ساده و منطقی پاسخ بدهد!

اول: آیا هیچ یک از اقدامات خصمانه مورد اشاره را که فقط اندکی از بسیارهاست، می‌توان نفی کرد؟

دوم: توضیح بدهد که از هنگام تصویب ماده واحده مجلس شورای اسلامی تاکنون کدامیک از سیاست‌های خصمانه انگلیس علیه جمهوری اسلامی ایران تغییر کرده است؟!

اگر وزارت خارجه پاسخی برای این دو سؤال ندارد، با کدام مجوز قانونی مصوبه مجلس شورای اسلامی را نادیده گرفته است؟!

2- «بوریس جانسون» وزیر امور خارجه انگلیس در بیانیه‌ای که روز دوشنبه به مناسبت تبادل سفیر با ایران منتشر کرد آورده است «این هنگام، لحظه‌ای مهم در روابط انگلیس و ایران است» اما از نظر آقای بوریس جانسون، اهمیت این روابط در چیست؟ او در بیانیه یاد شده می‌گوید «امیدوارم این آغازگر همکاری سازنده‌تری میان کشورهایمان باشد و این امکان را به ما بدهد که موضوعاتی چون حقوق بشر، نقش ایران در منطقه و همچنین، ادامه اجرای توافق هسته‌ای - همان که دستاوردش «تقریباً هیچ» بوده است- را به نحوی مستقیم‌تر مورد بحث قرار دهیم.»

می‌بینید که هنوز پای سفیر انگلیس به تهران نرسیده، رجزخوانی وزارت خارجه روباه پیر علیه کشورمان آغاز شده است! از مسئولان محترم دولت و وزارت خارجه درخواست می‌شود که از کنار مسئله عبور نفرمایند! منظور وزیر خارجه انگلیس از بحث درباره حقوق بشر! و نقش ایران در منطقه بسیار واضح است. محکوم کردن جمهوری اسلامی ایران به نقض حقوق بشر، آن‌هم از سوی انگلیس که سیاه‌ترین کارنامه حقوق بشری را دارد و نظر خود را درباره «نقش ایران در منطقه» نیز بارها به صراحت اعلام کرده‌اند، دست کشیدن ایران از حمایت نیروهای مقاومت -یعنی باز شدن پای داعش به داخل کشورمان- توقف تولید موشک‌های بالستیک، خارج کردن نیروهای مستشاری و نظامی خود از مقابله با تکفیری‌ها در سوریه و عراق و لبنان، رها کردن یمن در چنگال سعودی‌های وحشی و آدمکش و... در یک کلمه تبدیل ایران به یک «لقمه» که به راحتی برای آمریکا و متحدانش قابل بلعیدن باشد. آیا غیر از این است؟ اگر چنین است چرا باید سیاست خصمانه دولت انگلیس را تغییر یافته تلقی کنیم.

3- و اما نگاهی گذرا به سوابق «نیکلاس هاپتون» نشان می‌دهد که او از مأموران برجسته سازمان MI6- سازمان اطلاعات خارجی و جاسوسی انگلیس- بوده است. چرا انگلیس، سفیر خود برای ایران را از میان جاسوسان و مأموران امنیتی انتخاب کرده و به کشورمان می‌فرستد؟ پاسخ این سؤال اگرچه با مراجعه به سوابق روباه پیر و توطئه‌های فراوانی که علیه ایران اسلامی به صحنه آورده است، به وضوح قابل کشف است ولی اشاره به اظهارات «جان ساورز» در این زمینه- البته فقط به عنوان یک نمونه- به درک ماجرا کمک بیشتری می‌کند.

جان ساورز، عضو ارشد تیم مذاکره کننده هسته‌ای انگلیس در گروه 5+1 بود. او بلافاصله بعد از ترک تیم به ریاست MI6 منصوب شد. در پاییز سال 1389 به عنوان رئیس این سازمان در تلویزیون انگلیس ظاهر شد- اقدامی که طی صد سال گذشته در انگلیس بی‌سابقه بوده است- وی بیشترین و پرحجم‌ترین بخش از اظهارات خود را در آن برنامه تلویزیونی به مسائل ایران اختصاص داد و از جمله گفت؛ «سازمان تحت ریاست من- MI6- در حال انجام عملیات اطلاعاتی - بخوانید جاسوسی- با هدف توقف برنامه هسته‌ای ایران است» اما بلافاصله اضافه کرد «دیپلماسی برای متوقف کردن برنامه هسته‌ای ایران کافی نیست و باید به فعالیت‌های جاسوسی و اطلاعاتی برای مقابله با ایران ادامه داد.» چند هفته بعد، دو تن از دانشمندان هسته‌ای کشورمان ترور شدند و...! سفارت انگلیس در جریان فتنه آمریکایی- اسرائیلی سال 88 نیز نقش برجسته و گسترده‌ای در آشوب‌های خیابانی و حمایت‌های مالی و اطلاعاتی از فتنه‌گران داشت. اکنون به پاسخ این پرسش می‌رسیم که چرا انگلیس برای سفارت خود در ایران از جاسوسان کهنه‌کار استفاده می‌کند که نیکلاس هاپتون، سفیر جدید انگلیس از جمله آنهاست.

4- وزارت امور خارجه کشورمان علاوه بر آن که به علت ادامه سیاست‌های خصمانه انگلیس علیه جمهوری اسلامی ایران، در ارتقای سطح روابط از کاردار به سفیر، قانون مصوب مجلس شورای اسلامی را نادیده گرفته و دور زده است، به دلیل سابقه جاسوسی نیکلاس هاپتون نیز نباید با سفارت وی در ایران اسلامی موافقت می‌کرد و این یک اصل پذیرفته شده در دیپلماسی و روابط بین کشورهاست که پذیرش سفیر یک کشور بایستی با موافقت کشور میزبان باشد.
گفتنی است چند سال قبل، آمریکا از دادن ویزا به آقای حمید ابوطالبی، سفیر پیشنهادی ایران برای سازمان ملل خودداری کرد و ایشان را به دلیل حضور در لانه جاسوسی، تروریست نامید! و این در حالی بود که سفیر ایران و هر کشور دیگری در سازمان ملل ربطی به آمریکا ندارد و آمریکا کشور میزبان سفیران سازمان ملل نیست که حق پذیرش آنان به عنوان کشور میزبان را داشته باشد، بلکه فقط مقر سازمان ملل در نیویورک یعنی خاک آمریکا قرار دارد. البته رئیس جمهور محترم به جای ایستادگی و اصرار بر حق قانونی ایران، شخص دیگری را برای نمایندگی کشورمان معرفی کرد. این عقب‌نشینی، ضمن آن که برخلاف وعده رئیس جمهور محترم، نادیده گرفتن عزت ایرانیان و ایران اسلامی بود، باعث گستاخی بیشتر دشمن شد و بازداشت غیرقانونی احمد شیخ‌زاده مشاور نماینده ایران در سازمان ملل را به دنبال داشت.

5- و بالاخره، باید اشاره کرد که «فرانسوا سنمو»، سفیر جدید فرانسه در کشورمان نیز عضو برجسته و کهنه‌کار سرویس اطلاعات خارجی فرانسه - DGSE- بوده است و «میشائیل کلور برشتولد» سفیر جدید آلمان که در راه تهران است هم پیش از این معاون سازمان اطلاعات و امنیت آلمان- BND- بوده است. گفتنی است دولت آلمان، «برشتولد» را در حالی به عنوان سفیر به ایران می‌فرستد که مطابق قوانین آلمان، وی بایستی حداقل 3 سال در پست معاونت اطلاعاتی آلمان خدمت می‌کرد ولی دولت آلمان در حالی که برشتولد فقط 2سال از دوران مأموریت خود را طی کرده بود، وی را از معاونت سازمان اطلاعات و جاسوسی آلمان خارج کرده و به ایران می‌فرستد. چه عجله‌ای؟! و همه این تغییر و تحولات در فاصله زمانی 9 ماه مانده به انتخابات 96 صورت پذیرفته است!... آمریکا و متحدانش برای کشورمان چه خوابی دیده‌اند؟ و یا کدام جریان داخلی را در خواب دیده‌اند؟!...

دیدگاه شما

کانال خبری تلگرامی صبح رزن