گروه فرهنگی جهان نيوز: متن ذیل یادداشت آیت الله محمد علی جاودان است که سال 90 در پایگاه اینترنتی تبیان منتشر شده است.
به گزارش جهان نيوز، متن کامل این یادداشت که به جایگاه قرآنی حضرت زهرا (س) پرداخته به شرح ذیل است:
برای اثبات معارف شیعه در خصوص حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) بالاترین سند ما قرآن کریم است. مثلاا در آیه تطهیر، پیامبر روی سر اهلبیتش چیزی شبیه پتو انداخته و دعا کرده که هرگونه رجس و ناپاکی از آنها دور شود. من معتقدم این آیه نازل شده برای حفظ حرمت صدیقه طاهره، چون بحث سوره احزاب درباره نساءالنبی است.
خداوند به آنها میگوید که شما چون به پیامبر انتساب دارید، کار خوب و بدتان دو برابر حساب میشود. دقت کنید آیه گفته یا «نساء» النبی، نگفته «زوجات». حالا چرا میگوییم فاطمه زهرا در شمار نساءالنبی است؟
بهدلیل آیه مباهله. وقتی پیامبر فرمود زنانتان را بیاورید و ما زنانمان را میآوریم، پیامبر حضرت زهرا را آورد. پس فاطمه زهرا طبق آیه مباهله (آل عمران/ ۶۱) از نساء نبی است و در سوره احزاب هم در مورد نساء نبی سخن گفته شده و آنها مورد خطاب قرار گرفتهاند که این کار را بکنید و این کارها را نکنید.
اگر دنیا را میخواهید، پیامبر شما را رها میکند و اینها همه سخنانی است که با زنان معمولی ممکن است گفته شود، اما در میان این سخنان برای حفظ حرمت صدیقه طاهره که بهدلیل آیه مباهله در شمار نساء نبی است، یک جمله گفته شده که به اصطلاح ما، جمله معترضه است و در آن از عصمت صدیقه طاهره و به مناسبت ایشان از عصمت همه اهلبیت سخن رفته است و از طریق ایشان عصمت اهلبیت ثابت میشود.
آیه مباهله هم بینظیر است. میفرماید: «فقُلْ تعالوْا ندْعُ أبْناءنا و أبْناءکمْ و نِساءنا و نِساءکمْ و أنْفُسنا و أنْفُسکمْ ثُم نبْتهِلْ فنجْعلْ لعْنتالله علی الْکاذِبین» اینجا در آیه سخن از کاذبین است: جمعی دروغگو. ناگزیر در برابر این جمع راستگویان خواهند بود: جمع راستگو یعنی پیامبر، فاطمه زهرا، امیرالمؤمنین و حسنین به میدان مباهله میآیند. امام حسن در آن روزگار حدود پنج سالش بوده و سیدالشهدا تقریبا چهار سال داشته است.
واقعا این دو طفل چه حرفی برای گفتن داشتند که جزو صادقین قرار گرفتهاند؟ پاسخ روشن است، حرف هر پنج نفر یکی بود. چه دلیلی بالاتر از این، برای آنکه بگوییم حرف فاطمه (سلاماللهعلیها) عین حرف پیامبر است؟ پیامبر سخنگوی پروردگار است و اهلبیت مبلغان درجه اول آن. هر کسی غیر از اهلبیت مبلغ درجه دو محسوب میشود.
از سلمان و ابوذر گرفته تا مبلغان معاصر ما. مبلغ درجه اول باید معصوم باشد و حرفش با پیامبر فرقی نکند.
این شأن را ما فقط برای اهلبیت و در رأس آنها فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) قائلیم. اتفاقا در تاریخ مواردی هم در اینخصوص ذکر شده، مثلا وقتی قرار شد پیغام آیه برائت را پیامبر به حاجیان برساند، ایشان ابوبکر را مأمور کرد، اما جبرییل نازل شد و گفت: یا رسولالله! پیغام را به کسی بسپار که حرفش مثل تو باشد. پیامبر مأموریت را از ابوبکر گرفت و به مولا علی (علیهالسلام) سپرد. مبلغ درجه اول یعنی این. کسی که هیچکس نمیتواند کار او را انجام دهد. او در رأس جریان تبلیغ و تفسیر و حفظ و دین است.
مفسران هم باید در این خصوص دقت بیشتری کنند، مثلا وقتی به آیه اکمال دین میرسند، نباید سهلانگارانه عبور کنند. باید موشکافانه همه جوانب را ببینند و تفسیر کنند تا در روز قیامت شرمنده پیامبر و اهلبیتش نشوند. ما که میدانیم سر این آیه دعواست، پس باید با دقت اصولمان را از طریق آن ثابت کنیم. البته عدهای هم هستند که نمیخواهند حرف حق را قبول کنند، با ظهور سلفیت این نگاه بیمار تشدید شد. مثلا درباره آیه تطهیر میگویند: خب! پیامبر میخواهد اهلبیتش را به تقوا دعوت کند، این چیزی را ثابت نمیکند، غافل از اینکه چشمان خود را بر حقیقت بستهاند.
در چنین وضعی، وظیفه ما این است که با دقت تلاش کنیم. متأسفانه رسانههای ما درباره معرفی حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) به مردم کمکاری کردهاند. هنرمندان هم همینطور. خود ما هم مقصریم. من شاهد بودهام که متأسفانه عدهای از ارداتمندان، در ایام فاطمیه عروسی گرفتهاند. این از سر جهل است، نه عداوت. باید همه تلاش کنیم که با زبانهای مختلف، معارف فاطمی را به مردم منتقل کنیم.
دیدگاه شما