به گزارش صبح رزن به نقل از خبرگزاری فارس از همدان، مرحومه بنفشه حسنی به عنوان امدادگر و داوطلب برتر جمعیت هلال احمر همدان، بیش از 14 سال سابقه خدمت داوطلبانه در این جمعیت را داشت که مهرماه امسال به منظور شرکت در جلسه کشوری باشگاه امدادگران راهی گیلان، محل برگزاری مراسم شد اما متأسفانه در چند کیلومتری محور رزن – همدان دچار سانحه تصادف شد و به همراه راننده به دیار حق شتافت.
وی عناوینی چون مشاور جوان رئیس سازمان امداد و نجات کشور، مسئول کمیته روابط عمومی و اطلاعرسانی باشگاه امدادگران و نجاتگران سازمان امداد و نجات، مسئول تیم امداد کوهستان خواهران جمعیت هلال احمر استان را در کارنامه کاری خود داشت.
خبرنگار فارس کمتر از سه ماه از درگذشت این بانوی امدادگر و پرتلاش با مادر داغدار ایشان به گفتوگو نشسته است:
فارس: خانم حسنی از 22 مهر و قبل از رفتن بنفشه برایمان بگوئید:
بنفشه عصر روز قبل از تصادف به خانه آمد، من در آشپزخانه بودم اما هرچه تلاش کردم دستم به درست کردن شام نمیرفت. این موضوع را به بنفشه گفتم. با خنده گفت: ناراحتی نداره، امشب دست پخت مرا میخوریم.
بعد از شام از ماموریت فردایش حرف زد و اجازه خواست، نمیدانم چرا دلم راضی نبود، خواهش کرد و گفت: رئیس سازمان امداد و نجات کشور دعوت کرده، مگر میشود نرفت؟
وقت رفتن، بنفشه بعد از خداحافظی کردن دوباره برگشت، من و پدرش را بوسید، باز هم خداحافظی کرد و رفت.
فارس: و روز حادثه؟
آن روز در خواب دیدم که بنفشه به دیدار پدربزرگ و عمهاش که در نجف اشرف مدفون هستند، رفته است. از خواب پریدم و «بسمالله» گفتم. دلم آشوب بود. ساعتی بعد تلفن زنگ خورد. از هلال احمر بود، خوابم تعبیر شده بود.
فارس: در خصوص فعالیتهای بنفشه در هلال احمر بگویید:
بنفشه و خواهرش شیوا از همان آغاز جوانی دورههای آموزشی و تخصصی امدادگری و فوریتهای پزشکی هلال احمر را گذراندند. شیوا بعد از ازدواج حضورش را کمتر کرد، اما بنفشه که «سرتیم» شده بود، همچنان در این زمینه فعالیت میکرد.
فارس: میزان علاقه او به فعالیتهای داوطلبانه چه قدر بود؟
بارها اتفاق افتاده بود که بنفشه در ساعات نیمهشب به خاطر شرکت در برنامههای هلال احمر مثل ماموریتهای کشوری یا مانورهای لحظه صفر امدادی از منزل خارج میشد.
علاقه وی به این فعالیتها تا حدی بود که وقتی یکی از اقوام که در یکی از نهادهای دولتی دارای مقام بود، به وی پیشنهاد استخدام داد اما بنفشه گفت هلال احمر را رها نمیکنم، چون از خدمترسانی به مردم لذت میبرم.
فارس: بنفشه چه روزی از بین ما رفت؟
بنفشه من، در ایام شهادت امام محمدباقر(ع) پرپر شد و از سه جا برایش مراسم ختم گرفتند؛ جمعیت هلال احمر در همدان، پدرش در همدان و پدربزرگش در قروه.
اینها همه توفیقی از سمت پروردگار بود. هلال احمر همه تلاشش را کرد تا مراسم آبرومندی برای او برگزار کند.
فارس: آیا کسی را در مرگ نابهنگام جگرگوشهتان مقصر میدانید؟
نه، هر چه خدا بخواهد همان میشود؛ این قسمت بنفشه بود.
عادت دارم هر روز صدقه بیندازم، اما روز رفتن بنفشه نمیدانم، چرا یادم رفت و این یعنی خدا همه چیز را برنامهریزی کرده بود.
از مسئولان میخواهم فکری کنند برای این همه جوان که خالصانه و با تمام وجود برای هلال احمر فعالیت میکنند.
فارس: شما در همایش باران مهربانی که از سوی هلال احمر برگزار شد، شرکت داشتید؟
بله، من و پدر بنفشه در این مراسم حضور داشتیم، در آنجا کلیپی از آخرین فعالیتهای دخترم پخش شد و داغ دلم برای شیرزنی که از دست دادهام، تازه شد.
فارس: مثل اینکه برای درمان بیماریهای صعبالعلاج نیز 30 میلیون تومان اهدا کردید؟
بله، شکر خدا توفیق انجام این کار را داشتیم، البته پدر بنفشه انجام این کار خیر را پیشنهاد کرد.
فارس: انگیزه شما از این مشارکت بزرگ انسانی چه بود؟
برای رضای خداوند متعال، شادی روح بنفشه عزیزم و حمایت از بیماران نیازمند، راستش این پول را برای جهیزیه دخترم کنار گذاشته بودیم که در این راه صرف شد.
فارس: سخن آخر....
بنفشه همه جوانیاش را در راه خدمت به انسانها و آسیبدیدگان سپری کرد. چند بار به مناطق زلزلهزده اعزام شد و در طرحهای امداد نوروزی در جادهها مصدومین تصادفات را امدادرسانی کرد.
این سعادت ابدی نزد پروردگار حق او بود، اما دخترم خیلی زود و ناکام از این دنیا رفت.
از همه شما که نام بنفشهام را زنده میکنید، سپاسگزارم...
دیدگاه شما