همانطور که می دانید امسال توسط مقام معظم رهبری به عنوان سال «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی» نامگذاری شده است. توجه به مقوله اقتصاد و فرهنگ از سوی مقام معظم رهبری نشان از دغدغه ایشان در این دو حیطه دارد. از آنجا که رهبر معظم انقلاب فرمودند «مقوله فرهنگ از اقتصاد هم مهمتر است»، در این یادداشت به مقوله فرهنگ می پردازم.
همانطور که مسئولین رده اول کشوری در تحقق و اجرایی شدن شعار امسال نقش دارند مسئولین استان ها و شهرستان های کشور نیز نقش بسیار مهمی در این زمینه دارند. در شهرستان ما نیز همچون شهرستان های دیگر کشور، چندین نهاد دولتی و غیر دولتی وجود دارد که مستقیم و غیر مستقیم در زمینه فرهنگ انجام وظیفه می کنند. ضمن اینکه کمال قدردانی و تشکر را از تلاش های مجدانه تمام متولیان فرهنگی شهرستان دارم، اما در زمینه فعالیت این نهادها چند موضوع قابل توجه است که امیدوارم در آستانه تحمل مسئولین فرهنگی شهرستان بگنجد.
1-نهادهای فرهنگی شهرستان ما متاسفانه هماهنگی لازم را با هم ندارند به طوری که گاهی چند برنامه فرهنگی با یک موضوع مشابه توسط چند نهاد انجام می شود و متقابلا در یک موضوع مهم دیگر هیچ برنامه قابل توجهی توسط هیچ نهادی انجام نمی شود. البته در این زمینه گاهی اشکال کار از برنامه های ابلاغی هر اداره است و گاهی هم از ناتوانی مدیر مربوطه و گاهی هم هر دو.
2-شورای فرهنگ عمومی شهرستان (با کمال احترام و ارادت نسبت به تک تک اعضای آن) نیز متاسفانه بازدهی چندانی در زمینه هماهنگی بین دستگاهها و مخصوصا پیگیری دقیق مصوبات و به ویژه نظارت بر حسن اجرای مصوبات ندارد و گاهاً فقط با چند سخنرانی از سوی اعضای شورا به پایان می رسد.
3-نبود کیفیت مناسب و عمق کافی در برنامه های فرهنگی که توسط نهادهای فرهنگی شهرستان برگزار می شود یکی دیگر از دلایل اصلی عدم بازدهی برنامه های فرهنگی است . چرا که در بسیاری از این برنامه ها هم منابع مالی کافی صرف می شود و هم امکانات کافی وجود دارد ولی به دلیل سوء تدبیر متولیان و یا برگزار«سَرسَرکی» این برنامه ها متاسفانه نتیجه لازم حاصل نمی شود. برای بالا بردن کیفیت یک برنامه فرهنگی باید به پارامترهای متفاوتی توجه کرد که ذکر آنها از حوصله این نوشته خارج است.
4-مدیرت «جهادی» فرهنگ نیاز به روحیه جهادی کارگزاران، متولیان و کارکنان دستگاههای فرهنگی دارد. روحیه ای که قوه محرکه انسان برای تلاش شبانه روزی در جهت فرهنگسازی باشد. روحیه ای که نه ندادن پول «اضافه کاری» از طرف اداره برایش مهم باشد و نه «گزارش کار» و نه فقط به برنامه های ابلاغی بسنده کند. روحیه ای که در عین داشتن مشکلات شخصی بسیار، باز هم جز فرمان امام چیزی برایش مهم نباشد و با تلاش شبانه روزی و تخصص و تعهد کار کند و در اجرای حکم امامش سر از پای نشناسد.شاید این مورد مستلزم این باشد که از این پس در تمام ادارات فرهنگی و غیر فرهنگی شهرستان دقت و توجه بیشتری در گزینش نیروها صورت گیرد.
به هر حال امام دستور جهاد صادر نموده اند و این دستور هم فقط محدود به سال جاری نیست بلکه شروعی است برای یک وضعیت فوق العاده همیشگی و بر همه ما واجب است که تبعیت کنیم و با تمام نیرو تلاش کنیم.قبول دارم که «کنار گود ایستاده ام و می گویم : لنگش کن» ولی به نظر حقیر مشکل شهرستان ما این است که فرهنگ در پیچ و خم مصلحت اندیشی های ناخودآگاه سیاسی به حاشیه رفته است و نبود استراتژی مدون و برنامه مشخص و اهتمام کافی برای پیگیری و اجرای صحیح این استراتژی، این مقوله را به یک موضوع درجه چندم از حیث اولویت تبدیل کرده است. شرایطی که به قول نابغه فرهنگی شهرستان «یک وضعیت فَشَلی را ایجاد کرده » که واقعا فقط با جهاد فرهنگی قابل اصلاح است.
به نظر حقیر انجام کار فرهنگی جهادگونه که ثمربخش باشد ابتدا نیاز به یک برنامه ریزی دقیق دارد. برنامه ای که از سوی نخبگان فکری با همکاری نخبگان ابزاری(مسئولین شهرستان) تدوین شود. و سپس به مرحله اجرا و بعد از آن هم به موضوع نظارت بر حسن اجرا پرداخته شود. از نظر نگارنده بخش اول این فرآیند مشکل تر از بخش های دیگر است چرا که بخش اول نیاز به تخصص و خلاقیت دارد و بخش های دیگر نیاز به اهتمام و البته هرسه مرحله نیاز مبرم به تعهد و مجاهدت دارد. حال شاید بهتر باشد شورای فرهنگ عمومی که اعضای آن اغلب از مدیران اجرایی شهرستان هستند از نخبگان صاحب فکر و صاحب نظر در زمینه فرهنگ که از بیرون این سیستم به مقوله فرهنگ شهرستان نگاه و توجه کرده اند نیز در جلسات خود بهره جوید و از ایده های آنان استقبال کرده و تا جایی که امکانات شهرستان اجازه می دهد آنها را عملی کند. سخن در این باب بسیار است که شاید در فرصت های بعدی به آنها پرداختیم.
کریم احمدی
دیدگاه شما