استقلال سیاسی و عزت ملی یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی بوده است. جمهوری اسلامی ایران در سایه استقلال و عزت بهدستآمده توانسته است به پیشرفتهای بسیار چشمگیری در حوزههای مختلف علم و فناوری برسد. تا جایی که در دهه گذشته ایران با یک جهش علمی خیرهکننده از رتبهی پنجاهم جهان به رتبه هفدهم دنیا صعود کرد.
ادامه راه پرشتاب پیشرفت علمی در کشور و دسترسی به فناوریهای نوین، بهویژه در حوزههای صنعتی، درمان، سلامت، دفاعی و ...، مستلزم پیشرانهایی است که یکی از مهمترین آنان، بهرهمندی کشور از زنجیره فناوری صلحآمیز هستهای است.
بر این اساس نظام جمهوری اسلامی ایران در طی دهه گذشته با تکیه بر اقتدار درونزا، بهرهگیری از راهبرد مقاومت و ایستادگی در برابر فشارها و تهدیدات، علاوه بر دستیابی به چرخه کامل سوخت هستهای در آستانه نقطهی گریز هستهای قرار گرفت.
با تغییر بازیگران قدرت در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم (در سال 1392)، بازیگران جدید قدرت خواستار راهبرد تعاملگرایی برای حلوفصل پرونده هستهای شدند. آنها تعامل سازنده با کانونهای قدرت و ثروت و تأکید بر فرهنگ چانهزنی در پیگیری اهداف ملی را مؤثرتر از راهبرد مقاومت در برابر فشارها و تهدیدات معرفی کردند.
بازیگران جدید قدرت با انگارهای که از محاسبه غلط و اشتباه محاسباتی نشأت میگرفت، ادعا میکردند که پروندهی ایران در آستانه امنیتی شدن و مواجهه با تهدید اساسی است و برای مقابله با این وضعیت باید ضمن بازی راهبردی بین اسرائیل و امریکا، با تعاملگرایی و اقناع جمعی و مجموعهسازی، از وضعیت آستانه امنیتی که خواست رژیم صهیونیستی است، از طریق توافق با قدرتهای جهانی بهویژه امریکا خارج شد.
معتقدان به راهبرد تعاملگرایی با کانونهای ثروت و قدرت جهانی، در چارچوب نرمش قهرمانانه، فرصت یافتند تا امکان اثربخش بودن راهبرد ادعایی خود را به آزمون بگذارند. از این رهگذر از یکسو انسجام ملی حفظ گردد و از سوی دیگر حسن نیت جمهوری اسلامی ایران در صلحآمیز بودن برنامه هستهاش بر دنیا اثبات گردد.
تعاملگرایان در این راه علاوه بر حمایت گسترده از سوی نظام حتی مجال یافتند تا بخشی از مزیتهای مهم بهدستآمده از راهبرد مقاومت و پیشرفت (از قبیل تعداد و نوع سانتریفیوژها، میزان غنیسازی مواد غنیسازی شده و ...) را برای رسیدن به تعامل سازنده روی میز مذاکرات بگذارند.
در مرحله اول مذاکرات در ژنو، هنگامیکه طرفهای آمریکایی – اروپایی، حاضر شدند در قبال متوقف سازی و تا حدودی معکوسسازی برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران، متن پیچیده و ابهامآلود برنامه اقدام مشترک را امضا کنند، معتقدان به راهبرد تعاملگرایی، آن را یک پیروزی معرفی کرده و بازی برد-برد و تأمین منافع ملی و حقوق ملت ایران را بهعنوان نتیجه نهایی مذاکرات وعده دادند.
با گذشت چند دور از مذاکرات و حتی تمدید مهلت مقررشده برای اجرایی ساختن برنامه اقدام مشترک موسوم به توافقنامه ژنو، اکنون به نظر میرسد معتقدان به راهبرد تعاملگرایی در برابر سرشت استکباری و استعماری طرفهای آمریکایی- اروپایی با مشکلات و مسائل لاینفکی در مذاکرات اخیر مواجه شدهاند که عملاً بازی برد- برد را غیرممکن میسازد و منافع ملی و عزت ملی را نیز خدشهدار میکند.
بر این اساس معتقدان به تعاملگرایی با کانونهای قدرت و ثروت جهانی، بهجای بازگشت به اقتدار درونزا، درصدد برآمدهاند با پاک کردن صورتمسئله مضمون هر توافقی بهتر است از عدم توافق را جایگزین وعده دادهشده پیرامون بازی برد – برد نمایند.
باید متذکر شد که شاخص رسیدن به برد در مذاکرات هستهای با طرفهای غربی، رفع همه تحریمها بهصورت همزمان است و هر توافقی غیر از این، نهتنها برد محسوب نمیشود بلکه عزت ملی و منافع ملی را خدشهدار میسازد. عدم توافق عزتمندانه بهتر از هر توافق تحمیلی و غیر شرافتمندانه است.
در خاتمه باید متذکر شد راه برونرفت از چنین وضعیتی بیان شفاف مسائل در مذاکرات، و اذعان به غیرقابلاعتماد بودن طرفهای آمریکایی و اروپایی و بازگشت به اقتدار درونزا است نه هر توافقی بهتر است از عدم توافق.
دکتر رضا سراج
عضو هیئت علمی دانشگاه و کارشناس ارشد مسائل راهبردی
دیدگاه شما