استانداردهای اروپایی حقوق بشر برخلاف دوست غربی آنها، بسیار سفت و سخت است و کشورهای قاره سبز به شدت از درگیر شدن با حوادثی که منجر به هرگونه آسیب مستقیم به مردم آنها میشود، پرهیز میکنند. ریشه این ترس دائمی را باید در تاریخ معاصر این قاره جستجو کرد؛ جایی که دو جنگ جهانی در مدت کمتر از ۵۰ سال شکل گرفت و بیشتر از ۱۰۰ میلیون انسان را به کام مرگ کشاند. این خاطره تاریخی در افکار عمومی اروپاییهاست که سبب شده تا کشورهای این قاره حتی حاضر به پذیرش سختترین و تبعیضآمیزترین قوانین اتحادیه اروپا نیز بشوند اما از هرگونه ادعایی که در راستای منافع ملی آنهاست ولی میتواند کوچکترین احتمالی را برای جرقه یک درگیری میان اروپاییها فراهم کند، خودداری کنند. به همین دلیل است که هرگونه عملیات تروریستی در اروپای غربی که کوچکترین آسیبی به شهروندان وارد میکند، تبدیل به یک بمب خبری و یک معضل بزرگ در زمینه سیاستگذاری برای مقامات این کشورها تبدیل میشود.
از سوی دیگر، رسانههای غربی در سالهای اخیر تلاش گستردهای برای معرفی غرب آسیا و شمال آفریقا به عنوان مناطقی که جان انسانها در آن ارزش ندارد و روزانه چندین انسان کشته میشوند، صورت دادهاند. همه این سناریوهای رسانهای در حالی صورت گرفته که کسی به ریشههای ناامنی و درگیری در این منطقه و هدایت دقیق جنگ توسط کشورهای غربی اشارهای نمیکند.
بر اساس منابع موجود و موثق، موافقتنامه «سایکس-پیکو» توافقی سری میان بریتانیا و فرانسه بود که در ماه مه ۱۹۱۶ در خلال جنگ جهانی اول و با رضایت روسیه برای تقسیم امپراتوری عثمانی منعقد شد. این توافقنامه به تقسیم سوریه، عراق، لبنان و فلسطین میان فرانسه و بریتانیا منجر شد. این مناطق قبل از آن تحت کنترل ترکهای عثمانی بودند. این توافقنامه نامش را از «سر مارک سایکس» بریتانیایی و «فرانسوا ژرژ پیکو» فرانسوی گرفته است. با خطوط مستقیم میتوان مرزهایی بدون پیچیدگی کشید؛ به احتمال قوی بههمین دلیل بود که مارک سایکس (نماینده دولت بریتانیا) و فرانسوا ژرژ- پیکو (نماینده دولت فرانسه) در سال ۱۹۱۶ بر سر نقشهای با خطوط مستقیم به توافق رسیدند. سایکس و پیکو هر دو از اشراف و نمونه «مردان عصر امپراتوری» بوده، در دستگاه امپراتوری پرورش یافته بودند. مهمتر از همه اینکه توجیه میکردند که مردم منطقه، تحت حکومت امپراتوریهای اروپایی زندگی بهتری خواهند داشت. هر دوی آنها هم از نزدیک با خاورمیانه آشنایی داشتند. این دو در سال دوم جنگ جهانی اول (۱۹۱۶) بر سر تجزیه امپراتوری عثمانی به توافق رسیدند؛ توافقی که پایهها و پیامدهای آن تا به امروز بر این منطقه تأثیرگذار بوده است.
علاوه بر این، تمامی تحولات خاورمیانه در سالهای اخیر متاثر از سیاستهای کشورهای غربی بوده است. عراق به دلیل تهاجم نظامی آمریکا، لبنان به دلیل نفوذ فرهنگی و سیاسی فرانسه، لیبی به دلیل حمله نظامی ناتو، سوریه به دلیل حمایت غربیها از تروریستها و همچنین بسیاری از کشورهای این منطقه به دلیل دخالتها و سیاستهای مستقیم و غیرمستقیم کشورهای اروپایی و ایالات متحده به صحنه خونریزی و جنایت تبدیل شدهاند. در واقع، باید بر روی این مساله تاکید کرد که بوی خوش عطرهای فرانسوی بر پایهی بزرگترین جنایات بشری در غرب آسیا و شمال آفریقا بنا شده و رایحه اصلی آن، بوی خون کودکان منطقه است. شاید بد نباشد مشاوران فرانسوا اولاند امشب فیلم «Perfume ۲۰۰۶» را برای او به نمایش بگذارند تا بهتر از قبل متوجه شود که فرجام عطر ساختن از خون، چیزی به جز خودکشی نیست. به قول رهبر انقلاب، «... ما به ادکلن و کراوات و ظاهر شیک آقایان هرگز فریب نخوردهایم؛ باطنشان را دیدهایم. خودشان هم باطنشان را نشان دادهاند؛ در گوانتانامو، در ابوغریب، در عراق، در افغانستان، در این بمبارانها، در این زورگوئیها، در این دخالت کردنِ در همه چیز، در این دستهبندیها برای غارت ثروت حتّی از ملتهای خودشان و نه از ملتهای دیگر - ملتهای دیگر که هستند؛ آنها از ملت خودشان هم غارت میکنند - ۱۳۸۷/۰۶/۱۹»
حملات تروریستی دیشب در قلب پاریس، پاسخ طبیعی نظم نوین جهانی به رفتارهای حمایتگرانه کاخ الیزه از تروریستها در خاورمیانه است. پاریسیها حالا باید طعم خون را در کنار شرابهای انگورشان بچشند تا بدانند که مالیاتی که برای تامین امنیت کشور فرانسه میپردازند، خرج ناامنی دیگر کشورهای منطقه غرب آسیا میشود. ساکنین الیزه حالا باید در میان جنازههایی قدم بزنند که تا دیروز فقط در تلویزیون و در خیابانهای بغداد و دمشق و طرابلس و قاهره و صنعا میدیدند؛ جنازههایی که قرار بود با یوروهای دولت فرانسه در خیابانهای خاورمیانه پخش شوند اما حالا کف خیابانهای پاریس رها شدهاند.
...
فرانسویها یک جشن معروف را در فرهنگ عامه خود دارند که به دلیل ریشه در بافت فرهنگی این کشور تبدیل به یک استعاره و اصطلاح عامیانه نیز شده است. «la nuit blanche» یا «شب سفید» یکی از جشنهای ملی فرانسه است که هفتم اکتبر هر سال با نورافشانی آسمان در شب برگزار میشود اما این عبارت به عنوان روزهای خوب و شاد مردم فرانسه نیز کاربرد دارد. حالا و با روند حوادث اخیر باید گفت که شبهای روشن پاریس با حمایت دولت این کشور از تروریستهای بینالمللی تبدیل به شبهای خونینی شده است که رویای فرانسویها را برای همیشه سیاه خواهد کرد؛ رویایی که به امید کشورگشایی شکل گرفت و وعدههای بسیاری برای ریختن خون دشمنان (۱) به مردم این کشور داد اما حالا باید خون مردم این کشور را از کف خیابانهای قلب رویایی اروپا پاک کند.
پینوشت:
(۱) بخشی از سرود ملی کشور فرانسه: «سلاح برگیرید! شهروندان! گُردانهای رزم را تشکیل دهید! قدم رو، به پیش! بگذار تا خون پلشت دشمنانمان، شیارهای دشتهایمان را سیراب سازد.»
مهدی خانعلیزاده - کارشناس ارشد مطالعات منطقهای
دیدگاه شما