*استاد شهید آیتالله مطهری
یکی از علل و یا مهمترین علت شهادت امام حسین و یا مهمترین علت گرویدن مردم به امویان، جهالت مردم بود. از طرفی هم میدانیم امام حسین با یزید مبارزه نمیکرد؛ او بالاتر از این بود که هدفش شخص و فرد باشد؛ هدف او اصولی و کلی بود. در حقیقت امام حسین با ظلم مبارزه میکرد و با جهل، چنانکه در زیارت به ما تلقین و تعلیم کردهاند که هدف این مبارزه از بین بردن جهل و گمراهی است چنانکه در زیارت اربعین است: «و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضّلالة» ] و خون قلب خویش را در راه تو نثار کرد تا بندگان تو را از نادانی و حیرت گمراهی نجات بخشد.[
اکنون توضیح میدهم که مقصود از جهالت مردم این نبود که چون مردم بیسواد بودند و درس نخوانده بودند، مرتکب چنین عملی شدند و اگر درسخوانده و تحصیلکرده میبودند نمیکردند. نه، در اصطلاح دین «جهالت» بیشتر در مقابل «عقل» گفته میشود و مقصود آن تنبّه عقلی است که مردم باید داشته باشند، و به عبارت دیگر قوة تجزیه و تحلیل قضایای مشهود و تطبیق کلیات بر جزئیات است و این چندان ربطی به سواد و بیسوادی ندارد. علم، حفظ و ضبط کلیات است و عقل قوة تحلیل است. به عبارت دیگر امام حسین شهیدِ فراموشکاری مردم شد، زیرا اگر مردم در تاریخ پنجاه شصت سالة خودشان فکر میکردند و قوة تنبّه و استنتاج و عبرتگیری در آنها میبود و به تعبیر سیدالشهداء که فرمود: »ارجعوا الی عقولکم» ]به عقلهایتان رجوع کنید[ اگر به عقل و تجربة پنجاه شصت سالة خود رجوع میکردند و جنایتهای ابوسفیان و معاویه و زیاد در کوفه و خاندان اموی را اصولاً فراموش نمیکردند و گول ظاهر فعلی معاویه را – که دم زدن از دین به خاطر منافع شخصی است – نمیخوردند و عمیق فکر میکردند، و حساب میکردند آیا حسین(ع) برای دین و دنیای آنها بهتر بود یا یزید و معاویه و عبیدالله، هرگز چنین جنایتی واقع نمیشد. پس در حقیقت علت عمدة اینکه مردمی نسبتاً معتقد به اسلام این طور با خاندان پیغمبر رفتار کردند در صورتی که همانها حاضر بودند قربة الی الله در جنگ کفار شرکت کنند، فقط و فقط فراموشکاری مردم و گول ظاهر خوردن آنها بود، یعنی نتوانستند پشت پردة نفاق را ببینند. ظواهر شعائر اسلامی را محفوظ میدیدند و توجه به اصول و معانی از بینرفته نداشتند.
منبع: کتاب حماسه حسینی، ج 2، ص 32 و 33
دیدگاه شما