از آنجاييكه هر كدام از آحاد جامعه از مردم تا مسئولين براي خود تكاليفي دارند لذا وسع افراد متناسب با تكاليفشان تعريف مي شود و قطعا وسع يك شهروند عادي تفاوت دارد با كسي كه در مصدري حكومتي قرار گرفته است، لذا از كسي كه پستي را در حكومت اسلامي اشغال كرده انتظارات و توقعات بالايي وجود دارد! و اينجاست كه مطالبه شكل مي گيرد و آنگاه بايد مسئولين را به كشيد كه آيا متناسب با وسع شان عمل مي كنند يا خير؟

وقتي ما صحبت از انقلاب اسلامي مي كنيم قطعا وسع مسئولين را در تراز انقلاب اسلامي خواهيم سنجيد! لذا وقتي مسئولي وسع خود را بزرگ و آرمانی تعريف مي كند و مي گويد "ما مي توانيم" و بر همين مبنا تكليف خود را انجام مي دهد، در ديدگان ملت قدرشناس ايران حتما جايگاهي رفيع خواهد داشت. درست مانند شهيد والامقام حسن طهراني مقدم! او وسع خود را استقلال در صنعت موشكي تعريف كرده بود. در دوران دفاع مقدس وقتي به عنوان يك جوان 20 ساله متعهد به فرماندهي توپخانه انتخاب شد برخی خنديدند! و برخي هم به كنايه گفتند نه توپي وجود دارد و نه توپخانه اي، " اما براي توپخانه فرمانده گذاشته اند." از آنجاييكه در اراده مردان خدا نيش و كنايه اثري نمي گذارد لذا همان موقع با اشاره به نيروهاي صدام گفت: "توپهاي ما انطرف است!" چند روز يعد عملياتي شكل گرفت كه با انجام موفقيت اميز آن موفق شدند يك گردان توپخانه ارتش صدام را به غنيمت بگيرند و با همين توپ هاي غنيمتي، توپخانه سپاه شكل گرفت! توسط او در همان زمان سازمان توپخانه پايه ريزي شد. نهال نوپاي توپخانه به سرعت بارور شد و به ثمر نسشت و عمليات به عمليات گسترش پيدا كرد. ميراث گرانقدر اين مديرانقلابي كه وسع خود را در تراز انقلاب اسلامي استقلال و خودكفايي در صنعت موشكي تعريف كرده بود، شد همين صنعتي كه امروزه ايران را در تراز بالايي از بازدارندگي قرار داده و از نظر علمي و تكنولوژيكي، توانمندي و ظرفيت بالايي را براي كشور ايجاد كرده است! 

يكي ديگر از مديران انقلابي كشور كه اين روزها مشهورترين و بدون اغراق محبوبترين فرمانده انقلابي و الگوي بسياري از جوانان اين مرزو بوم مي باشد، حاج قاسم سليماني است! او بيشتر از اينكه حرف بزند عمل ميكند! در حقيقت يك عملگراي واقعيست! فارغ از دسته بندي هاي سياسي اصالت را به ايران داده، لذا وسع خود را تامين امنيت مردم كشورش قرار داده و نه تنها امنيت ايران كه حتي از سقوط  دمشق و بغداد و اربيل نيز جلوگيري مي كند! فقط 70 نفر كافيست كه حاج قاسم بتواند از ورود داعش به اربيل جلوگيري كند! اگر اين روزها امنيت كشورمان در منطقه پر آشوب خاورميانه طعنه مي زند به امنيت برخي از كشورهاي اروپايي بدين سبب است كه يك انقلابي با اراده مسئوليت اين تامين امنيت را برعهده گرفته است! 

انقلابی ها را اما فقط در حوزه نظامی نباید جستجو کرد، در عرصه های علمی و بالاخص هسته ای وقتی تکلیف یک انقلابی رسیدن به قله های پیشرفت باشد نامهایی چون شهید علیمحمدی، شهریاری و احمدی روشن ....میتوانند صنعت هسته ای را از صفر به صد برسانند! سرعت پیشرفت اما به قدری بود که چاره ای برای رژیم صهیونیستی و حامیانش باقی نمانده بود جز حذف فیزیکی! و از آنجاییکه آخرین ایستگاه یک انقلابی شهادت است، خون پاک و به ناحق ریخته شده این عزیزان گواهی میدهد که انقلابی هزینه می دهد ولو به قیمت جانش، تا به اهتزاز دراورد پرچم پرافتخار این کشور را برفراز قلل علمی جهان! 

حالا ممكن است برخي وسع خود را كوچك و محدود تعريف كنند! مثلا در حد پخت آبگوشت بزباش بانضمام قورمه سبزي! اين نگاه همان نگاهی است كه براي آب خوردن هم محتاج ديگري است! نگاهش نه به قله ها كه به دامنه هاست! در حاليكه در نگاه انقلابي ماهواره به هوا پرتاب مي كنيم! در هسته اي به پيشرفت مي رسيم و در صنعت دفاعي خودكفا مي شويم ، اما در نگاه غير انقلابي كه وسع خود را در حد آبگوشت بزباش تعريف كرده و مطابق با نسخه ايده آل غرب و در راس آن شيطان بزرگ عمل مي كند، لذا مصرف گرايي را چنان براي خود ارزش مي داند كه حتي كترينگ قطارهايش را هم به يك شركت اتريشي واگذار می کند و در جشن ايرباس در حالي ورود ايران به باشگاه "خريداران حرفه اي" را توئيت مي كند كه در آن سوي مرزها ترامپ اساس كار دولت خود را در حمايت از توليد و كارگر امريكائي گذاشته! مالك جديد كاخ سفيد در حمايت از توليد داخلي و عمل به اقتصاد مقاومتي كه قطعا برامده از گروه مشاوراني است كه دغدغه اقتصاد درون زا در اين كشور را دارند در روز اول كاري خود توئيت مي كند كه: "امريكايي بخر و امريكائي استخدام كن" لكن همتاي ايراني ان در نخستين مجمع ملي سلامت مي گويد: 

 "ما مي گوييم اگر ناوگان هوايي ما نياز به هواپيما دارد، بايد بخريم. ما مي گوئيم اگر حوزه ريل ما نياز به لوكوموتيو دارد، بايد بخريم. عده اي مي گويند نبايد بخريم، پس چه كار كنيم؟ مي گويند كهنه مصرف كردن خيلي افتخار است، ما اهلش نيستيم. ما مي گوئيم بايد نو بخريم، ما مي گوئيم بايد تجهیزات نو بيايد." 

دولتي كه وسع خود را كوچك و محدود تعريف كرده با ساخت و توليد بيگانه است! و دغدغه اش فقط خريد است و خريد! و همين شهوت خريد در پسابرجام بود كه سبب شد تا (ان ايي ار) داستان خريدهاي دست و دلبازانه دولت مردان در اروپا را چنين تيتر كند: "با رفتن تحريم ها، ايران به يك خريدار عياش در اروپا تبديل شد."

تبديل شدن كشور به يك خريدار عياش و يا حرفه اي از صدقه سر مديران ليبرالي است كه گوي سبقت را از پدر ليبراليسم يعني ادام اسميت هم ربوده اند، در حاليكه او ثروت يك كشور را مساوي با قدرت توليدي ان كشور مي داند وليكن پيروانش در داخل با بي اعتنايي به توليد ملي دست در جيب خود كرده و با فروش نفت خام از شير مرغ تا جان ادميزاد را وارد مي كنند و در حاليكه نفت مملكت را مديريت مي كند آنها ادعاي مديريت مملكت را دارند! 

هرگونه حركت كشور به سمت خودكفايي و خودباوري در طول دهه هاي گذشته با مقاومت همين طبقه تربيت شده به دست غرب با چالش جدی مواجه شده! از قاجار تا پهلوي و از پهلوي تا تكنوكراتهاي اعتدال بودند غرب زدگاني همچون ميرزاملكم خان ايلچي، رزم آرا، تقي زاده و ..ديگران كه حد و وسع توان ايراني را در حد لولهنگ مي دانستند! همانهايي كه امام امت در وصفشان فرمود كه اگر از دست محمد رضا و پدرش خلاص شويم از دست تربيت شدگان به دست شرق و غرب خلاصي نخواهيم يافت! 

همين طبقه از مديران ليبرال-تكنوكرات هستند كه ايران را در حال حاضر به خريداري حرفه اي تبديل كرده اند كه از نظر ترامپ نامي آبرومندتر از "گاوهاي شيرده" براي انها نمي توان در نظر گرفت! آنهايي كه مفت فروشي نفت را براي خود افتخار مي دانند و با پولهاي حاصل از فروش نفتي كه بر اثر تحريم u-turn  بلوکه میشود از خلال دندان و قلوه سنگ ...تا هواپيما را وارد مي كنند كه نتيجه اش مي شود تعطيلي بيش از بيش كارگاه هاي كوچك و افت كارخانه هاي بزرگ و بيكاري روز افزون در كشور! 

بيماري مزمني كه اين جريان شبه روشنفكر به ان دچار است از عدم استقلال فكر انهاست لذا تمام تجويزهاي اين جريان در عرصه هاي اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و سياسي تابعي از برنامه ها  و سياست هاي نظام سلطه مي باشد! سياستهايي كه دل هر علاقمند به ايران  و انقلاب اسلامي را به درد مي آورد!

راهكار اما در دست مردم است! "ان الله لايغير ما بقوم حتي يغيروا ما بانفسهم" اگر تفكر انقلابي در بسياري از عرصه ها بويژه هسته اي و موشكي به جايگاهي رفيع در سپهر دانش، فناوري و صنعت جهان دست يافته است كه ديگران درخواست انتقال فناوري از ايران را دارند، لذا مي توان با انتخاب تفكر انقلابي در انتخابات اتي بدون اتكا به بيگانگان و بدون دلخوش كردن به نقطه هاي خيالي ، با عزمي راسخ و اراده اي اهنين و اتكا به توانمندي هاي داخل و جوانان غيور اين مملكت به پيشرفته ترين فناوري ها دست يافت تا به تبع اين پيشرفت توليد داخلي جاني دوباره بگيرد و به حركت دراورد چرخهاي اقتصادي را به همراه چرخهاي سانتريفيوژي كه مدتهاست از حركت ايستاده!