در حالی که این برانگیختگی بخصوص در فضای مجلس طبیعی به نظر می رسد؛ رفتارها و اظهار نظرهای بخشهای از اصلاح طلبان نشان از طراحی دیگر از سمت جریان مدعی اصلاح طلبی در فضای سیاسی کشور دارد.
انتخاب منصور غلامی رئیس دانشگاه بوعلی سینا همدان که برای دومین بار دوره مدیریت این دانشگاه را تجربه میکند به عنوان نامزد وزارت علوم در دولت دوازهم مسیری طولانی و پر فراز و نشیب را طی کرده است.
روحانی به عنوان رئیس جمهور کشئور فردی از بدنه وزارت علوم و جریان سیاسی اصلاحات که سابقه 8 سال مدیریت بر یکی از سیاسی ترین دانشگاه های کشور را در دوره اصلاحات داشته است به این سمت پیشنهاد داده است.
غلامی در دورانی که بوعلی سینا یکی از رادیکال ترین و تندرو ترین تشکلهای اصلاح طلب را در خود داشته مدیریت ان دانشگاه را بر عهده داشته است
بخشهایی از بدنه اصلاح طلبان با راه انداختن دعوای زرگری و هوچی گری با متهم کردن غلامی به رفتارهایی مستبدانه یا مخالف به اصطلاح خودشان روح آزادی خواهی سعی دارند با گرفتن امتیازات بیشتر از وی به صدارت او در وزارت علوم رضایت داده و از طرفی با توجه احتمال ضعفهای وی ،خود را از مسئولیت اقدامات خلاص کنند.
اما کیست که اتفاقات دهه 70 و 80 شمسی را در دانشگاه ابوعلی فراموش کرده باشد.
برگزاری رفراندوم نمادین برای تغییر نظام جمهوری اسلامی،آتش زدن پرچم کشورمان،درگیری ها و تشنج های چند باره توسط یکی از افراطی ترین تشکلهای اصلاح طلبی در دانشگاه بوعلی همگی در دوران مدیریت جناب غلامی در دوران دولتهای اصلاحات صورت گرفته است.
حال چگونه می شود باور کرد مدیری که این چنین رویدادهایی در زمان زعامت او روی داده است و در کارنامه اش ثبت شده از طرف هم طیفان خود به غیر اصلاح طلب بودن متهم شود.
حضور دکتر غلامی در تحصن غیر قانونی و ساختارکنانه نمایندگان مجلس ششم در مجلس برای وتوی نظر قانونی شورای نگهبان آیا اثبات وابستگی عمیق جناب غلامی به جریان دوم خرداد نیست؟
حتی در همین دوره گذشته مدیریت علامی بر دانشگاه بوعلی سینا جلسات متعدد با حضور برخی فعالین فتنه 88 نظیر دکتر معین که سابقه محکومیت نیز دارد براحتی برگزار می شود،در جلسات پیاده نظام دانشجویی فتنه در این دانشگاه بارها و بارها بصورت علنی از سران فتنه حمایت میشود و حال همین جریان تندرو در دانشگاه بوعلی که به تازگی نیز با کمک غلامی مجوز انجمن فرهنگ و سیاست را دریافت کرده اند ،او را به انسداد درفضای سیاسی متهم می کنند ،این دقیقا همان نشانه ها از بازی زرگری برای قانع کردن رقیب است.
نکته تاسف آور دیگر در رفتار سیاسی نمایندگان وابسته به جریان اصلاحات انداختن بار مسئولیت انتخاب این وزیر به گردن افراد و نهادهایی غیر از روحانی است.
در حالی که حسن روحانی خود در روز معارفه وزرای پیشنهاد در مجلس بر استقلال کامل خود و عدم وجود فشار بر او برای انتخاب وزرا تاکید کرده است، سخنگوی فراکسیون امید از غلامی به عنوان گزینه 21 ام روحانی نام میبرد و مسئولیت این انتخاب را با فرافکنی بر گردن دیگران با هزینه کردن از رهبری می اندازد.
این هم یکی از بازی ها جدید این جریان است .
زیرا در حالی که رهبری بر عدم دخالت در انتخاب وزرا در بیانه دفترشان تاکید کرده اند هنوز این جریان سعی در هزینه کردن از نظام و رهبری و سلب مسئولیت از خود هستند.
امری که پیش از ان نیز بارها از زبان علی مطهری بیرون آمده بود.
غیر مختار نشان دادن رئیس جمهور کشور و متهم کردن دستگاه های نامرئی به دخالت در انتخاب وزرا از طرفی برای انداختن بار ضعفهای دولت بر گردن این دخالتها است و از سویی دیگر با این اقدامات می توان براحتی دست به متهم کردن رقیب با ژست نمی گذارند کار کنیم زد.
انتهای پیام/
دیدگاه شما