روزنامه جوان در سرمقاله خود به قلم عبدالله گنجی نوشت:
چندی پیش از سوی نظام جمهوری اسلامی 152 نفر از کارکنان بخش فارسی بیبیسی در ایران ممنوعالمعامله شدند و بیبیسی با اندکی تأخیر ضمن شکایت به سازمان ملل، موضوع را در قالب اذیت و آزار خبرنگاران طرح و به عاصمه جهانگیر گزارشگر ویژه سازمان ملل در ایران نیز رساند. سؤال این است که این تصمیم نظام را میتوان مواجهه با خبرنگاران ارزیابی کرد؟ و آیا بیبیسی فارسی فقط یک رسانه است؟ آیا مشغول تحکیم روابط ایران و انگلستان است؟
برای روشن شدن موضوع توجه به چند نکته اساسی لازم و ضروری است:
1- آیا انگلیس دشمن جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود و شامل کشورهای متخاصم است؟ آیا ایران و انگلستان هر دو نسبت به مسائل دیگری خود را ذیحق برای اظهارنظر، دخالت و فشار میدانند؟ این تخاصم یک طرفه است؟ یا دوطرفه؟ برای پاسخ به این سؤالات باید مسائل اختصاصی هر دو کشور را شناخت و موضع طرف دیگر نسبت به آن مسائل را دید. انگلستان دارای مشکلات و چالشهای جدی در ایرلند، جبل الطارق با اسپانیا و جزایر فالکلند با آرژانتین و... است. آیا کسی مشاهده کرده است که ایران نسبت به این موضوع در سازمان ملل یا با کشورهای طرف انگلستان همسویی و علیه انگلیس توطئه کند؟ آیا تاکنون ایران به مسائل اختصاصی انگلستان ورودی داشته است یا در مسائل داخلی آن دخالت کرده است؟ حال در نقطه مقابل نگاه کنید، انگلیس همسوترین کشور اروپایی با امریکا علیه جمهوری اسلامی است. در تحریم ایران تلاش حداکثری را نموده است و به قول ظریف بعد از توافق هستهای هم نتوانستهایم یک حساب بانکی در انگلیس باز کنیم. انگلیس علیه ما در سوریه، عراق، لبنان و یمن فعالیت بینالمللی و دیپلماسی میکند. در مسائل داخلی ایران مانند مسائل حقوق بشری و فتنه 1388 دخالت مستقیم دارد. خود دارای برترین موشکهاست اما با موشکهای ما مخالف است. خود دارای زرادخانه اتمی است اما از ما خواست تحقیقات هستهای راه هم پلمب کنیم. علاوه بر آن در 200 سال گذشته محوریترین عامل کودتا، قحطی، قراردادهای استعماری، اشغال و فرقهسازی در ایران بوده است. حال از کارکنان ایرانی بیبیسی باید پرسید آیا شما در خدمت یک کشور متخاصم که علیه وطن شما و دولت قانونی آن اقدام میکند، نیستید؟ آیا شما بخشی از ابزار انگلیس در مبارزه با نظام جمهوری اسلامی نیستید؟
2- اگر تحول در مفهوم جنگ را بپذیریم و سلاح گرم را به قلم و بیان تأویل کنیم شما چه فرقی با رجوی دارید که در دامن صدام متخاصم قرار گرفت؟ اگر نظام جمهوری اسلامی اقدامات انگلستان علیه خود را خصمانه میداند ـ که میداند ـ باید با سربازان انگلستان در جنگ نرم چگونه برخورد کند؟ مگر تلویزیون بیبیسی اکنون در خدمت اپوزیسیون نظام جمهوری اسلامی به عنوان کارشناس از دانشگاههای مختلف دوقوزآباد نیست؟ چرا نظام تلقی دشمنانگاری از آن نداشته باشد؟ مگر قاعده هر جنگی این نیست که امکانات دشمن غنیمت به حساب میآید؟ اما هنوز نظام جمهوری اسلامی اموال شما را در ایران مصادره نکرده است؟
اگر ما با کارکنان بخش فارسی بیبیسی در این نقطه عزیمت به تفاهم برسیم که انگلستان در عرصه بینالملل به عنوان دشمن ایران عمل میکند چرا باید از برخورد نظام با پیادهنظام آن تعجب کنند؟ مگر میشود کسانی لحاف و کرسی خود را در منزل پدری گذاشته باشند و به جبهه دشمن بپیوندند اما بخواهند هیچکس به این لحاف و کرسی تعرض نکند یا آن را به آتش نکشد. مگر ایرانیانی که بدون سلاح مشغول خرید تجهیزات از امریکا برای کشورشان بودند، اکنون در زندانهای امریکا نیستند؟ آنان که دشمن امریکا نبودند اما چون برای دشمن امریکا خرید میکردند به زندان افتادند، حال چطور ایران به اقدامی کمتر از زندان بسنده نکند؟!
همه کارکنان بیبیسی فارسی علیه نظام جمهوری اسلامی فعالیت میکنند اما در یک تقسیمبندی کلی دو دستهاند؛ دستهای که خود اپوزیسیون هستند و حقد و کینه خود را در زرورق روشنفکری و خبرنگاری میپیچند و به صورت اتوکشیده، شیک، با کراوات، ساقهای عریان و لبخند بیان میکنند. این جماعت باید بدانند که در میدان مبارزه حلوا تقسیم نمیکنند و اتوکشیدگی تأثیری در برداشت طرف مقابل ندارد. شما ممکن است با استانداردهای غرب و با سر به زیر برفکردن، از این صحنه، تلقی مبارزه نکنید اما تلقی ما چیز دیگری است.
دسته دوم کسانی هستند که برای هویتیابی و شغل به آن پیوستهاند که در ادبیات جنگی و مبارزه به آنان مزدور میگویند و سرجمع رفتار آنان با دسته اول یکی است و حتی بدتر، چرا که ممکن است باورهای دسته اول با سیاستهای انگلیس همسو باشد اما دسته دوم صرفاً «پول» مبنای ورودشان به مبارزه با ملت خود است.
بهترین راه برای این جماعت که نه عرق ایرانی دارند و نه عرق شیعی، نه حمیت ملی دارند و نه غیرت قومی این است که یا به رسانههای مستقل و غیرمتخاصم کوچ کنند یا از حداقلهای مقابله به مثل نظام جیغ بنفش نکشند. از شبکهسازی، تیتردهی و خطدهی بعضی از عناصر بیبیسی فارسی به رسانههای داخلی فعلاً میگذریم، شاید در نوشته ای دیگر به آن بپردازیم.
دیدگاه شما