به گزارش صبح رزن به نقل از رودآور؛ برداشت آلو در تویسرکان هر ساله از 20 شهریور ماه آغاز می شود و تا حدود یک ماه ادامه دارد، روستاییان در این فرصت آلوهای چیده شده را کم کم از باغات به منازل خود می آورند و یا گاهی با چیدن محصولات در جعبه ها به صورت تازه روانه بازار می کنند.
عده ای هم به روستا می آیند و آلو می خرند و می روند با قیمت های بسیار پایین و در این میان روستاییان که برای چنین محصولاتی زحمت بسیار کشیده اند دستمزد کمی دریافت می کنند، از این رو عمده آلوی برداشت شده را به صورت خشک شده تهیه می کنند و این کار تا اواخر آبان ماه همه ساله ادامه دارد.
به روستای ابدالان می رویم جایی که به مانند روستاهای دیگر از جمله کهنوش، کندر، وردآور و شهرستانه بیشترین سطح زیر کشت آلو بخارا را در تویسرکان به خود اختصاص داده اند.
ابدالان بیشتر از 30 کیلومتر با مرکز شهر فاصله دارد، اهالی مهربانی که این روزها همانند روزهای دیگر، زنانشان دوشادوش مردان برای تأمین هزینه های زندگی از صبح تا شب، کار و تلاش می کنند و گاهی هم خسته از بی مهری زمانه، با این وجود توکلشان به خداست.
"ننه خواهرو" عمه خانم روستا بیش از 70 سالی می شود که سن دارد او در کنار اقوام خود آلوهای چیده شده را در آب می ریزد تا کمی برای پوست کندن نرم شوند، حالا دیگر دستانشان را که نگاه می کنی، ترک خورده و سیاه شده، به نظر گردو پوست کنده اند در حالی که این گونه نیست پوست کندن آلو برای خشک شدن دستانشان را به این حالت درآورده است.
باور کنید این ها دستان بانوان روستای ابدالان است، ترک خورده و سرد، اما دلی پرمهر دارند، نفسشان گرم و از تلاش دست بر نمی دارند، دعوت می کنند مدتی در کنارشان بنشینم، هنوز کفش هایم را بیرون نیاورده ام، آلو تعارف می کنند، مردانشان به صحرا رفته اند و برخی دیگر مشغول دامداری هستند و آنان همچنان پوست آلوها را جدا می کنند.
یک کیلو و دو کیلو که نیست زیاد است، گاهی خسته می شوند اما باید زودتر آلوها را برای خشک شدن در پشت بام آماده کنند تا بتوانند برای فروش به بازار عرضه کنند.
"ننه خواهرو" می گوید، اینجا بانوان با سلیقه ای دارد که از هر انگشتشان هنر می بارد و از آنجا که بازاریاب ندارند، آلو های خشک شده را هم که آماده کرده اند، به طور عمده کمتر از نرخ اصلی به فروش می رسانند و دستمزد مناسبی عایدشان نمی شود و ذخیره مالی مناسبی برای زمستان خود ندارند.
یکی از بانوانی که مشغول کار کردن است، می گوید درآمد چندانی از این همه تلاش به دستمان نمی رسد، با این وجود خدا را شکر می کنیم، برخی ها خیاطی آموخته اند اما چرخ خیاطی ندارند.
او حالا دیگر آهی می کشد و ادامه می دهد و از روزهای سخت زمستان می می گوید که اهالی روستا مردان و زنانشان به دنبال کار هستند تا لقمه نانی برای خانواده و فرزندانشان تهیه کنند.
این بانوی روستایی از تلاش و پشتکار اهالی می گوید و از مسئولان می خواهد زمینه لازم فراهم شود تا حتی یک کارگاه کوچک خیاطی در روستا برای کار کردن آنان در زمستان ایجاد کنند.
بانوی دیگری می گوید: ما روستایی هستیم آشنایی با سیستم های مدیریتی که نداریم اما تلاش کردن را خوب می دانیم، مگر خواسته ما زیاد است که می گوییم این همه محصول تولید کرده ایم و با این همه زحمت آماده فروش، حالا برای ما بازار فروشی پیدا کنید.
او ادامه می دهد: آیا این خواسته زیادی است که می گوییم اهالی روستا می توانند در شب های طولانی زمستان خیاطی کنند و کسانی که دستی بر مدیریت دارند بیایند و واسطه بین ما و تولیدکنندگان عمده پوشاک شوند و دست ما را به دست آنان رسانده، تا ما خیاطی کنیم و آنان به فروش برسانند و در نهایت پولی برای تأمین معاش زندگی دستمان بیاید؟!
این بانوی روستایی می گوید، از خیاطی می گذریم، همین زمینه فروش محصول آلوی ما را فراهم سازند، برایمان کفایت می کند، من یک زن روستایی هستم چطور می توانم کیلو کیلو این آلوها را برای فروش به باز ببرم.
او می افزاید: درباره اقتصاد مقاومتی بارها از رادیو و تلویزیون مطالبی را شنیده ایم، آیا ما روستاییان به حقیقت اقتصاد مقاومتی را اجرایی نکرده ایم، چرا از ما و از تولیدات ما حمایتی که باشد نیست.
بانوی دیگری می گوید: پوست کندن این همه آلو برای ما دشوار و بسیار زمان بر است، اگر صنایع جانبی و بسته بندی مناسبی یا حداقل کارگاه کوچکی باشد که به صورت مکانیزه انجام شود چی اشکالی دارد؟ مسئولان می توانند در این گونه موارد ما را یاری کنند نه اینکه تنها سالیان سال است که نظاره گر این همه زحمت باشند و هیچ اقدامی در حمایت از ما انجام ندهند.
به گزارش رودآور، نه تنها باغداران و به ویژه گردوکاران، بلکه کشاورزان تویسرکانی از نبود صنایع فرآوری و جانبی و همچنین بسته بندی رنج می برند و اینجا مردمان سخت کوشش با دستانی ترک خورده بازاریاب می خواهند و اما زمستان نیامده مسئولان به خواب رفته اند.
دیدگاه شما