زهره نجفی همسر شهید میثم نجفی میگوید: یک دفعه گفتم: «آقا میثم، در این موقعیت میخواهی بروی؟ اجازه بده بچه به دنیا بیاید.» که گفت: «زهره! دلت میآید این حرف را بزنی؟ دلت میآید حضرت زینب(س) دوباره اسیری بکشد؟» بعد از این حرفش دیگر هیچ چیز نگفتم. |
حضرت در نامهای اختلاف شیعه را مدّ نظر قرار داده و محور پذیرش حق را در این نامه بیان می کند و این مسئله بسیار مهم است که محور معارف دین، بهاء دادن به عقل است؛ اگر مسئله عقل و تبعیت از احکام مسلم عقل در انسان شکل بگیرد، مسئله هدایت قطعا تحقق می یابد؛ اما اگر مسئله عقل در کار نباشد، دیگر مسائل هم شکل نمی گیرد. |
مریم پیربند گفت: اگر تصمیم گرفتید که بدون پوشش کار کنید می توانید بروید و راه خودتان را ادامه دهید اما این که بهانه ات پیشنهادات بی شرمانه باشد کار بچه گانه ای است؛ چون این پیشنهادات همه جای دنیا است؛ من نمی دانم الآن خانم طاهریان کجا هستند اما این موضوع همه جای دنیا هست؛ زن ایرانی باید خودش بداند که چطور رفتار کند. |
اسماعیل امینی برای نسل جوان شعر امروز به عنوان یک معلم ادبیات نام و چهرهای آشناست. او زندگی جالبی هم دارد. از جهان صنعتی و برق کاری آرام آرام به دنیای مخیل و موزون و حتی طنازانه و شاعرانه قدم میگذارد. |
این موج جمعیت اربعین میتواند حتی به عنوان مستقبلین حضرت بقیة الله نیز محسوب شوند و مسلماً اگر وجود مبارک حضرت به اذن پروردگار عالم تشریف فرما شوند، این حداقل جمعیتی است که به آن بزرگوار ملحق خواهند شد. |
مادر شهید «سیرتنیا» گفت: در روز سیام اعزام فرزندم به سوریه خواب دیدم که سید اسماعیل شهید شد و وقتی با او تماس گرفتم موفق به صحبت با او نشدم لذا به پدرش گفتم که سید اسماعیل من شهید شد. |
کنگرانی گنجینهای از تاریخ سینمای پیش از انقلاب و یک شاهد عینی از «فحشای هنری» در عصر پهلوی است. او پس از انقلاب و تا نیمه دهه ۱۳۶۰ را در ایران ماند تا بلکه بتواند کار حرفهای خود را ادامه دهد، اما تاوان همبازی شدن با گوگوش و مشارکت در پروژه فرمانآرا بیش از این بود که بتواند به سینمای ایران بازگردد و حتی چند فیلمی که بازی کرد، اکران نشد. |
مرتضی امیری اسنفدقه با اشاره به نقدهای غیر منصفانه روزهای اخیر درباره نظر شفیعی کدکنی درباب شعر نیما و مقایسه وی با شاملو گفت: نه نیما فردوسی است، و نه سرشک، بامداد. اتفاق مسخره دانشگاه برکلی آدمفروشی بود، نه سخنرانی علمی. |
حسین شمقدری گفت: قطعاً پلانهایی وجود دارد که از آنها استفاده نکردم اما واقعا تصویری وجود نداشت که چهره ابوالفضل دوزنده را به عنوان یک جانباز پناهنده تغییر دهد. او در جلوی دوربین من خودش بود آن هم بدون هیچ نقابی، وی همواره با این که پناهنده شده بود به نظام و رهبری به شدت اعتقاد داشت. |
شاید این توفیق شامل حال کمتر افرادی شود که از بین اینهمه آدم تو رابرای خادمی بارگاه امام رئوف انتخاب کنند و بعد از مدتی به تو بگویند به عنوان کفشدارحرم به زائران خدمت کن و از آنجا با عنایت حضرتش مداح حرم شوی و... |