به گزارش صبح رزن به نقل از خبرگزاری فارس، سردار سالار آبنوش در گفتوگو با خبرنگار فارس در همدان با اشاره به اینکه شهدای هشت سال دفاع مقدس برای دفاع از کیان ایران اسلامی از جان و دل مایه گذاشتند، اظهار داشت: شناساندن این بزرگمردان به جامعه و تبیین و تشریح آرمانها و اهداف آنها از اموری است که همیشه ایام باید در جامعه متبلور بوده و مورد توجه همگان باشد.
وی افزود: برخی از افراد در همان اوایل زندگی خود با انواع و اقسام نعمتها و موهبتها برخوردار بوده و در شرایط ایدهآل زندگی میکنند اما ممکن است نتوانند از خود نام و یادی بر جای گذارند و بالعکس برخی نیز با وجود محرومیتهای مادی چنان نامی از خود بر تارک دنیا بر جای میگذارند که همیشه مثالزدنی و الگوی افراد خواهند بود.
فرمانده سپاه صاحبالامر(عج) قزوین در ادامه سخنانش از سردار شهید حاج ستار ابراهیمی و نقش حائز اهمیت ایشان در جبهههای حق علیه باطل سخن راند و اضافه کرد: حاج ستار از آن دسته افرادی بود که توانست نام نیک و اثرگذاری را از خود به یادگار گذارد و نمونه و الگویی واقعی برای دیگر افراد جامعه باشد.
وی اظهار داشت: حاج ستار در خانوادهای محروم اما غنی از بعد مذهبی متولد شد و بعد از طی مراحل ابتدایی تحصیلی در شرایطی که کشور در خطر بود جانانه وارد صحنه شده و در مقاطع مختلف مسئولیت خود را در قبال اسلام و کشور به خوبی انجام داد.
به گفته آبنوش اسوه شدن سردار ابراهیمی را از یک سو ناشی از عنایت باریتعالی بود و از سوی دیگر تعهد، مسئولیتپذیری و سازندگی روحی و معنوی این شهید بزرگوار عامل تحقق این مهم بوده که باید مورد توجه ویژه قرار گیرد.
وی به شرایط زندگی شهید ابراهیمی و زمینه پرورش ایشان پرداخت و گفت: این شهید بزرگوار اهل دمق رزن بود، در خانوادهای روستایی متولد شد که به سختی گذران زندگی میکردند اما هیچ گاه از یاد و نام خدا و ائمه اطهار(ع) غافل نشدند.
فرمانده سپاه صاحبالامر(عج) قزوین اظهار داشت: ایشان به دلیل مشکلات مالی تنها توانست تحصیلات ابتدایی را طی کند و بعد از آن ترک تحصیل کرد، اما چون در دامان پدری و مادری ولایی و مذهبی رشد کرده بود به انسانی وارسته و خودساخته تبدیل شد.
وی با بیان اینکه حاج ستار در همان ابتدای شکلگیری انقلاب برای پیروزی نظام جمهوری اسلامی ایران با جان و دل وارد کار شد، ادامه داد: ایشان در دوران هشت سال جنگ تحمیلی نیز وارد میدانهای نبرد شدند و با تشکیل تیپ انصارالحسین (ع) بهعنوان کادر ثابت وارد تیپ شده و بعد از آن نیز با مسئولیتهای مختلف به جهاد در راه خدا اهتمام ورزید.
آبنوش با بیان اینکه سردار ابراهیمی در جنگ بر ما فرماندهی میکرد، اظهار داشت: با وجود اینکه در جبهه افراد دیگری از نظر سطح تحصیلات از حاج ستار بالاتر بودند اما ما با جان و دل ایشان را به عنوان فرمانده خود قبول کردیم چرا که برجستگیها و ویژگیهای شخصیتی این شهید بزرگوار و وارستگی روحی ایشان بسیار جالب توجه و مثالزدنی بود.
وی با بیان اینکه باید دید چه عاملی باعث کسب این برجستگی میشود، افزود: در شرایطی که فضای نا امنی در کشور حاکم شده بود و فرقههای الحادی، منافق و التقاطی مثل قارچ رشد میکردند و ترور و سلب آرامش جامعه را در دستور کار خود داشتند و از سوی دیگر دشمن خارجی نیز وارد خاک کشور شده، چه میشود که خیلی از افراد تحصیلکرده در این شرایط بحرانی نمیتوانند کاری کنند اما یک روستازاده فرماندهی غالب این افراد را به دست میگیرد و آنها را هدایت میکند.
فرمانده سپاه صاحبالامر(عج) خاطرنشان کرد: باید این بعد از شخصیت ایشان را مورد بررسی و واکاوی قرار داد و با تبیین و تشریح آن، زمینه تربیت و پرورش بزرگمردانی چون او را فراهم کرد.
وی تأکید کرد: به طور قطع بنیه قوی دینی حاج ستار و تلاش او برای اشاعه دین مبین اسلام زمینهساز این موفقیت بوده و همین امر نشان از آن دارد که توجه عمیق به خدای متعال تنها عامل پیشبرد بهتر امور است.
آبنوش از تصمیمگیری به موقع ایشان در شرایط حساس سخن گفت و ادامه داد: ایشان در بعد مدیریتی، جسارت و شهامت سرآمد بودند و همواره تصمیمگیریهای درست و اصولی داشتند که موجبات کسب توفیق برای نظام را فراهم کرد.
وی «تردید»، «تغییر» و «تأخیر» را سه عامل آفتزا در تصمیمگیری دانست و افزود: سردار حاج ستار بدون اینکه دوره کارشناسی مدیریت را گذرانده باشد اما با تصمیمگیریهای به موقع در اکثر مواقع دشمن را غافلگیر میکرد.
فرمانده سپاه صاحبالامر(عج) استان قزوین با بیان اینکه حاج ستار انسانی بیادعا و متعهد بود، اظهار داشت: مسئولیتپذیری ایشان بسیار بینظیر بود به طوری که بدون ادعا در تمام عرصههای مورد نیاز وارد شده و مسئولیتهای محوله را به خوبی انجام میداد.
وی با بیان اینکه حاج ستار در جبهه شب و روز نداشت و همواره با مدیریت عالی خود بهترین نوع فرماندهی را رقم زده بود، افزود: ایشان در پشت جبههها هم همواره در تکاپو و تلاش بود به همین دلیل کمتر میتوانست در کنار خانواده خود حضور یابد.
آبنوش گفت: ایشان در ایام مرخصی خود از این روستا به آن روستا رهسپار میشدند و با سخنرانیهای تأثیرگذار خود، درصدد جمعآوری نیرو برای اعزام به جبههها بود و به صورت خودجوش کمکهای مردمی را برای ارسال به رزمندگان جمع میکرد که با این وصف میتوان گفت او هیچ گاه از تلاش خود دست برنداشتند.
وی با بیان اینکه حاج ستار بر قلبهای رزمندگان فرماندهی میکرد، اظهار داشت: ایشان با وجودی که فرماندهی ما را بر عهده داشتند هیچ گاه با دستور با رزمندگان صحبت نمیکردند بلکه آن قدر مهربانی در صورت ایشان هویدا بود که با یک نگاهشان همه با جان و دل نسبت به اجرای فرمانش اقدام میکردند.
وی در بخش دیگری از سخنانش به بیان خاطرهای از سردار شهید حاج ستار ابراهیمی پرداخت و ادامه داد: سال 65 نیروهای غواص گردانهای جعفر طیار، قاسم بنالحسن(ع) و علی اصغر(ع) از لشگر 32 انصارالحسین(ع)، در عملیات کربلای 4 در منطقه اروندرود وارد عمل میشوند.
همسنگر شهید ابراهیمی اظهار داشت: حاج ستار فرمانده گردان 155 حضرت علیاصغر(ع) بود که باید خط را میشکستند که در این میان به دلیل لو رفتن عملیات مشکلاتی به وجود آمد و ادامه آن میسر نشد.
وی ادامه داد: با این وضعیت حاج ستار باید به همراه تعدادی از نیروهایش که مانده بودند به عقب برمیگشتند اما امکان عبور از اروندرود و بازگشت به منطقه خودی وجود نداشت، از سوی دیگر نیروهای عراقی هم در تعقیب رزمندهها بودند که در حین فرار چشم حاج ستار به کشتی نیمهسوخته و در گل نشستهای که در ساحل دشمن بود، میافتد و به بقیه دستور میدهد که در آن پناه بگیرند.
آبنوش اضافه کرد: در حین فرار به سمت کشتی، برادر کوچک حاج ستار به نام صمد به شهادت میرسد، نیروها به حاج ستار میگویند که «باید صمد را هم با خود ببریم» ولی او از انجام این کار خودداری میکند و دستور ورود هر چه سریعتر به کشتی را میدهد.
وی افزود: وقتی افراد وارد کشتی میشوند حاج ستار برای باخبر کردن نیروهای خودی از گیر افتادنشان در دست دشمن، با بیسیم به قرارگاه اطلاع مختصری میدهد و برای جلوگیری از شنود دشمن دیگر ارتباطی با قرارگاه نمیگیرد.
فرمانده سپاه صاحبالامر(عج) قزوین گفت: نیروهای عراقی به خاطر ترس خود از ورود به کشتی سرباز میزنند اما با انداختن نارنجک، کشتی را به آتش میبندند و از آن جا که تصور کرده بودند باید نیروها به شهادت رسیده باشند محل را ترک میکنند.
وی با بیان اینکه حاج ستار چند گلوله خورده بود، افزود: وی با تمام توان ایستادگی میکند و منتظر کمک نیروهای خودی میماند که در این بین یکی از مداحان لشگر انصارالحسین(ع) از طریق یک بلندگو و تقویت صدای آن شروع به قرائت دعای کمیل میکند و در این بین وقتی به فراز «یا ستارالعیوب» میرسد میگوید «ای ستار! اصبر، اصبر، اصبر» و با این سخنان میخواست به وی بفهماند که تا شب صبر کند تا نیروهای خودی برای کمک به وی به آب بزنند.
آبنوش افزود: در هر صورت چند تن از نیروهای غواص داوطلب شده و برای آوردن حاج ستار و نیروهایش وارد عمل میشوند و حاج ستار بر میگردد.
وی اظهار داشت: زمانی که یکی از رزمندگان از حاج ستار میپرسد که چرا برادرت صمد را با خود نیاوردی؟ او در جواب میگوید همه رزمندگان برادرهای من هستند و من نمیتوانستم یکی از آنها را انتخاب کنم.
فرمانده سپاه صاحبالامر(عج) افزود: سردار شهید حاج ستار ابراهیمی، دو ماه بعد در منطقه علمیاتی کربلای 5 در شلمچه به مقام شامخ شهادت نائل آمد.
وی در پایان سخنانش با تأکید بر لزوم نهادینه کردن فرهنگ ایثار و شهادت و معرفی اسوههای حقطلبی ایران اسلامی به جامعه افزود: در این مسیر کارهای خوبی انجام گرفته ولی کافی نیست و باید در این مسیر با قوت و قدرت وارد شد.
همایش بزرگداشت سردار شهید حاج ستار ابراهیمی و مراسم نقد و بررسی کتاب «دختر شینا»؛ خاطرات قدم خیر محمدی کنعان همسر مرحوم این شهید، فردا 19 شهریور در سالن همایش مجتمع فرهنگی ابن سینا واقع در بلوار شهید مفتح همدان برگزار میشود.
دیدگاه شما