دانشگاه محل آزمون است و آزمون موضوعی است به درازای همه ی عمر انسان.جهان نیز محل آرمون و خطاست و آن انسانهایی موفق ترند که بر طبق اصول و روشی که از سوی خالقاشان برای شان طراحی شده است زندگی می کنند نه آن کسانی که بر اساس آموزه های غریزه، حس و عقل بریده از خداوند و آسمان زندگی می کنند.دنیای امروز نیاز بیشتر به دانشگاه و دانشجو را احساس می کند و شاید فریاد می کند.
.امروز در عرصه ی هستی و سیاست و دنیایی که هر روز بر تعداد 1+5 های انحصارگرش در تمام علوم اضافه می شود و هر روز گلوی کشورهای مستقل که زمانی نام عدم تعهد داشتند،بیشتر فشرده می شود،این دانشگاه و دانشجوست که راه امید ملتهایی است که دلشان پیشرفت،نانو تکنولوژی ،انرژی هسته ای و .... می خواهند.
و قطعا آنچه که در این روزها بسیاری از ملتها می خواهند همین است. انسان مورد ظلم واقع شده سالها طول کشیده است تا بتواند فکر کند و دریابد یا جرأت کند که می تواند خود را از یوغ انگلوساکسونهای(نژاد انگلیسی) برده دار در بیاورد .در این فکر کردن و فهمیدن ما ایرانی ها بسیار موثر بوده ایم.انقلاب اسلامی بهمن ماه 57 بسیار در این آزادی از یوغ ظلم و استبداد موثر بوده است.نکته ی جالب این است که در بین ایرانی هایی که به رهبری مجتهد روشنفکر خمینی بزرگ راه این بیدارگری و زنده کنندگی را در میان بشریت باز کردند دانشجویان نقشی اساسی و تعیین کننده داشتند.امروز اگر چه راه باز شده است و گذشتگان ما در ایران و جنبش داشجویی این سرزمین راه را برای ما بسیار هموار کرده اند اما راه تمام نشده است بلکه بخش کوچکی از آن برای زنده شدن وجدان انسانی همه ی بشیریت طی شده است . طی کردن بیشتر این راه برای ما مانده است.دانشجو در ذات خود عدم تعلق به مادیات را دارد بگذریم از اینکه امروز اغلب، مادیات درگیرمان کرده اما این ذات دانشجوست.
دانشجو ذاتا تحمل دیدن استبداد،بی عدالتی و رواج بی بند و باری به نام واژه ی مقدس آزادی را ندارد و و اربابان نظان سرمایه داری نمی توانند او را به غرایز و شهوات درگیرش کنند.در تاریخ برای سرکوبش بسیار برچسب زده اند.اما عدالت طلبی بخش لاینفک آن است همانطور که آیت الله خامنه ای روشنفکر دیگر اجتهادی زمان و رهبر تنها انقلاب مردمی و دینی جهان در دوران معاصر گفتند:لب انتظار ما از دانشجویان عدالت خواهی است.و این یک وظیفه ی برآمده از ذات است.
ما وارثیم،وارث کسانی که سرخی خونشان و صدای فریادهایشان هنوز و البته برای همیشه در تاریخ خواهد ماند تا ستمگران،کاخ نشینان و فتنه گران داخلی و خارجی بدانند ایرانی همچنان علیه ظلم و بیداد و حقیقت کشی بیدار است. آن هم از نوع دانشجویش.پس دانشجو اصولا بدون بیداری دانشجو نیست.سکوت برای ما معنا ندارد حتی اگر بی شناسنامه و بی سوادمان بخوانند. دوران امروز دوران بیدار بودن است.یادمان نرود ما وارثیم و هر کدام وظیفه بر گردنمان است.
میرزایی
دیدگاه شما