اين نخستين بار در تاريخ ايران بود كه مردم با رأی و از طريق تصميم حقوقى، نظام سياسى خود را شكل میدادند. اگرچه خود اين امكان يا حق را بعد از انقلاب و با هزینههای بسيار و شهادتها و رشادتها، مرارتها و سختیها به دست آورده بودند.
آن روز من جوانى بیستساله بودم كه در شعبه اخذ رأی سد دز انديمشک براىنخستين بار «ناظر» انتخابات شدم! و چه میدانستم «ناظر» چيست ولى میدانستم كه انتخابات آزاد و بى تقلب است. آن روز شاهد شورِ حضور بودم و نيز شوقِ آرمانهای بلندى كه از فردا محقق خواهد شد.
چند ماه بعد قانون اساسى جمهورى اسلامى، در اصل اول -كه بيش از آنکه جنبه انشايى داشته باشد، شاكله اخبارى دارد- اين واقعه را چنين گزارش كرد:
«حكومت ايران جمهورى اسلامى است كه ملت ايران، بر اساس اعتقاد دیرینهاش به حكومت حق و عدل، در پى انقلاب اسلامى پيروزمند خود به رهبرى مرجع عالیقدر تقليد آيه الله العظمى امام خمينى، در همهپرسی دهم و يازدهم فروردینماه یک هزار و سيصد و پنجاهوهشت هجرى شمسى برابر با اول و دوم جمادیالاولی سال یک هزار و سیصد و نودونه هجرى قمرى با اكثريت ٩٨/٢ ٪ كليه كسانى كه حق رأى داشتند به آن رأى مثبت داد.»
امام روز دوازدهم فروردين را #روز_جمهورى_اسلامى و از اعياد بزرگ ملى و مذهبى، توصيف كردند.
ممكن است خیلیها تصور كنند مردمى كه با اين اكثريت قاطع به جمهورى اسلامى آرى گفتند شناخت كامل و تفصيلى از اين نظام نداشتند، ولى با قاطعيت بايد گفت كه باور و ايمان مردم به اسلام در اين رأی اثر عميق داشته است و باز با جرئت میتوان مدعى شد كه مردم از جمهورى اسلامى تصور بازسازى حكومت عدل على (ع) را داشتند و به آن اميد جدى بسته بودند.
در مقاطعى از انقلاب، شعار مردم «استقلال، آزادى، حكومت عدل على» بود. عدالت گمشده مردم بود. انتظارشان و تصورشان آن بود كه با جمهورى اسلامى فقر، تبعيض و فساد برچيده خواهد شد. اشرافيت خانواده هزار فاميل و مناسبات تفرعنى صاحبان زر و زور رخت بر خواهد بست.
تقابل، رقابت و روابط ناسالم جاى خود را به برابرى و برادرى خواهد داد. اخلاق انسانى و اسلامى بر همه عرصههای اجتماعى و سياسى حاكم خواهد شد. آزادىِ فكرى و آزادىِ سياسى و آزادىِ بيان و فروشکستن ديوارهاى ترس و تهديد و شكنجه، ارمغان جمهورى اسلامى خواهد بود.
كشور مستقل خواهد بود و تصميمات سياسى از برون مرزها بر مردم تحميل نخواهد شد. در زندگى فردى الكل و مسكرات و قمار برچيده میشود و از زندگى اقتصادى ربا ریشهکن میشود.
گمان نمیکنم كسى بتواند ادعا كند كه اين حد شناخت و مطالبه از جمهورى اسلامى وجود نداشته است، هرچند ساختار قدرت را دقیقاً نمیشناختهاند. قانون اساسى هم بر اين ممشا تدوين و نيز به همه پرسى گذاشته شد، اما اين سخن را هم نمیتوان نگفت كه:
عشق آسان نمود اول ولى افتاد مشکلها!
كاش مسئولان امر، روز دوازده فروردين را براى برگزارى انتخابات و رأیگیری تثبيت كنند تا همه كسانى كه در جمهورى اسلامى از طريق انتخابات به قدرت میرسند بدانند و به ياد داشته باشند كه خاستگاه قدرت كجاست و مطالبه ملت در تطور ايام چيست؟ و تعهد كارگزاران و نسبت آنها با انقلاب اسلامى كدام است؟
در اين مورد سخن فراوان است بماند براى وقتی ديگر!
۱٢ فروردین ۹۶
دیدگاه شما