چند شاخص، معیار ابرقدرتی آمریکا بوده است: انسجام دموکراتیک، برتری فناوری، سیطره دلار، و استیلای رسانه ای.
سیاست و تمدن آمریکایی اکنون به دونالد ترامپ منتهی شده؛ دلقک دیوانهای که مردم آمریکا از لج دروغگویانی مانند هیلاری کلینتون، به او رای دادند و حالا هم او، نماد بی خردی و از هم گسیختگی راهبردی در هیئت حاکمه آمریکا شده است.
قدرت فناوری آمریکا مدتهاست به چالش کشیده میشود. شناسایی و سرنگونی پهپاد جاسوسی گلوبال هاوک، انهدام تاسیسات نفتی آرامکو در مقابل سیستم راداری و پدافندی ناتوان آمریکا، حملات موشکی دقیق به پایگاه نظامی عین الاسد که نماد اقتدار نظامی آمریکا بود، و روند سقوط پیاپی و پرتلفات هواپیماهای بوئینگ در دنیا.
آمریکا همچنین، با فریب و ارعاب و شعبده بازی، دلار را بر بازارها و مبادلات مالی جهان غالب کرد و حال آن که با ۲۲ هزار میلیارد بدهی، بدهکارترین کشور دنیاست و رسما دلار را از پشتوانه تهی کرده است. آنها با چاپ و توزیع بی پشتوانه دلار، قدرت مصنوعی جعل میکنند.
اگر دلار از چرخه مبادلات مالی دنیا حذف شود - که برخی قدرتهای سیاسی و اقتصادی جهان به آن اهتمام کرده اند- ویترین قدرت اقتصاد آمریکا نیز فرو خواهد ریخت و باطن آن برملا خواهد شد. ۴۴ میلیون گرسنه محتاج یک وعده غذا، رکورد کم نظیری در دنیاست.
و بالاخره، امپراتوری رسانهای و شبکه عنکبوتی دروغ پراکنی و عملیات روانی. این، مهمترین سلاح آمریکاست که فرسنگها جلوتر از واقعیتهای قدرت سیاسی و فنی و اقتصادی آمریکا، فضاسازی میکند.
موشکهای ما، اقتدار نظامی آمریکا را به چالش کشیده اند؛ و مردم موقعیت شناس ما، جنگ سیاسی در حوزه افکار عمومی را پیش برده اند. میماند جنگ برای شکستن انحصار اقتصادی و جنگ رسانه ای. مدیران و برنامه نویسان ما در دولت و مجلس، باید به تراز اقتدار نیروهای نظامی و افکار عمومی رشد یافته ما برسند.
ناتوانیهای آمریکا را باید با جنگ رسانهای هوشمند و نفوذ در عمق افکار عمومی آمریکا به چالش کشید. پیامهای قدرتمند نظیر آنچه افکار عمومی و نیروهای نظامی ما در این یک هفته تولید کردند، به علاوه بازنمایی واقعیتهای ضعف و انحطاط تمدنی آمریکا، میتواند مانند سلاح ضد بتون عمل کند. لازمه این کار، تشکیل اتاق عملیات روانی و رسانهای برای حمله موثر (و نه فقط واکنش دفاعی) است.
دیدگاه شما