شاید مهمترین موضوعی که میبایست در تحلیل فتنهی ۸۸ همواره مورد توجه قرار گیرد، امیدوار شدن دشمن به پدید آمدن فضایی برای ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی است. امیدواری که به دلیل بروز اقدامات و حرکات غیرقانونی فتنهگران بهوجود آمده بود. رهبر انقلاب در اینباره فرمودهاند: «کسانی که فتنهی سال ۸۸ را شروع کردند - حالا یا خودشان طراحی کرده بودند، یا دیگران طراحی کرده بودند؛ نمیخواهیم نسبتی بدهیم، ولی به هر حال این فتنه طراحی شده بود - به کار کشور ضربهی سختی زدند. اگر این فتنه نبود، بلاشک کارهای گوناگون کشور بهتر پیش میرفت. اینها دشمنان را امیدوار کردند و روحیه دادند به کسانی که علیه نظام اسلامی جبههبندی کردهاند و یک جبههای تشکیل دادهاند.» درست از همین ایام بود که موضوعی به نام «تحریمهای فلجکننده» علیه ایران نیز در دستور کار مقامات آمریکایی قرار گرفت. یادداشت زیر، کندوکاوی است مستند پیرامون این موضوع که فتنهگران چگونه موجب ایجاد صدمات جبرانناپذیری به کشور شدند. |
او دقیق، وسواسانه و مداوم، دیدهبان فضای فکری-فرهنگی جامعهی خود بوده است و مخصوصاً در برابر دو عارضه همواره فریاد برآورده است: التقاط و تحجر. یا به قرائتی دیگر و در سطحی آکادمیک، وی همواره دو نهاد علمی و روشنفکری کشور را از دو آسیب برحذر داشته است و در قبال آن روشنگری کرده است: تجدد دانشگاهی و تحجر حوزوی. |
اظهارنظرهای شاذ و بی محتوای دو استاد به اصطلاح دانشگاهی در جلسهای که متولی آن انجمن به اصطلاح اسلامی دانشگاه تهران بود، حجت را بر همگان تمام کرد که عقل و علم، نسبت غریبی با این دو فرد مدعی دارد. |
آیا زیست جهان تشیع در حال گذار از فرهنگ عاشورا است؟! آیا عاشورا خاصیت تسلّی بخشی و تسلیت دارد و همانگونه که مارکسیسم بر وجه تخدیری دین و افیون زدگی جامعه از طریق دیانت تأکید می نمود اینک روشنفکری معیشت اندیش بر آن است تا با این برچسب انقلاب عاشورا را از وجوه ایدئولوژیک آن در معنای مکتب تهی معرفی کند و صرفاً بر تراژیک بودگی آن پای فشرد؟! وانگهی چرا جریان روشنفکری عرفی گرا در آستانۀ اربعینِ عاشورا بر آن شد که عصرِ ما، عصرِ بقاست و اربعین نماد دوران گذار از فقه عاشورایی به فقاهتِ بقا محور و یا فقاهتِ مصلحت اندیش است؟ |
خوب است بعضیها بیشتر در تصاویر اربعین مداقه کنند، بلکه ملتفت شوند با چه پشتوانهای مشغول مذاکرهاند! پشتوانه اگر حقیقتا اربعین باشد، تو از دشمن، امتیاز خواهی ستاند! و از موضع بالاتر با او سخن خواهی گفت! بزرگان واقف بر این پشتوانهاند که اسرائیل را ناامن میخواهند. |
|
|
"طبعاً همانگونه که آن سه نشریه سرشناس آمریکایی در کنار خبر نامه به خود اجازه دادهاند که حدس و گمانههای خود را ارائه نمایند، ما نیز حق داریم استنباطهای خود را در این خصوص با مخاطبان در میان بگذاریم. " |
اگر « شیدایی » را از انسان بازگیرند، هنر را باز گرفته اند؛ شیدایی جان هنر است، اما خود ریشه در عشق دارد. شیدایی همان جنون همراه عشق است؛ ملازم ازلی عشق، جنون و شیدایی عاطف و معطوف هستند و مُرادف با یکدیگرند |