در کشور ما دو مرجع اصلی علمی و پژوهشی وجود دارد ؛ دانشگاه و حوزه ی علمیه.در دانشگاه دروس مربوط به علوم پایه، مهندسی ، پزشکی ، ... و همینطور علوم انسانی تدریس و پیرامون آن پژوهش می شود.اما حوزه های علمیه فقط محل تدریس و پژوهش حول رشته ها و شاخه های مختلف علوم انسانی و دینی است.علوم انسانی تدریس شده در دانشگاههای ما – به گفته ی صاحب نظران متعهد این رشته – اکثرا مربوط به یافته ها و نظریات نظریه پردازان و دانشمندان علوم انسانی غربی است که به هیچ وجه مایه های دینی در آن دیده نمی شود و ذاتا بر پایه های لیبرالیسم و اومانیسم استوار است.خب با این تفاسیر واضح است که فارغ التحصیلان علوم انسانی کشور ، هریک تهدیدی برای ساختار نرم افزاری انقلاب اسلامی خواهند بود.پس واضح تر است که این دروس باید تغییر کنند.اما ایجاد این تغییر وظیفه ی کیست؟ و پرچمداران آن باید چه کسانی باشند؟ دانشگاهیان یا حوزویان؟ به نظر شما کسانی که خود سالها در دانشگاههای کشورمان با علوم انسانی غربی زندگی کرده اند و این تعالیم را یاد گرفته اند و چند سال بعد هم یاد داده اند، می توانند علوم انسانی اسلامی تولید کنند؟ فکر نمی کنم جوابتان مثبت باشد. شاید حق جوترین،منطقی ترین و شریف ترین این اساتید فقط جرات کنند تابو شکنی کرده و این نظریات را از حالت تقدس و خدشه ناپذیری خارج کرده و نهایتا زیر سوال ببرند اما تولید علوم انسانی اسلامی انتظاری است که داشتن آن از اساتید دانشگاههای ما کمی زود به نظر میاید. به هر حال به عقیده ی من دانشگاهیان به اندازه ی کافی و تا جایی که از دستشان بر می آمده در بخش های مربوط به علوم پایه ،فنی ، مهندسی و پزشکی به این انقلاب خدمت کرده اند که نمونه های آنها را می توانید در پیشرفت های نظامی ،هسته ای ،دارویی،نانو ،سلول های بنیادین و ... ببینید.اما مشخص است که در زمینه ی علوم انسانی اسلامی نمی توان از دانشگاهیان انتظار چندانی داشت چون از «اساس» چیزی در این زمینه نیاموخته اند.متخصصین این امر دانش آموختگان حوزه های علمیه هستند که تمام عمر خود را صرف تحصیل و پژوهش در زمینه ی علوم اسلامی کرده اند و انتظار اصلی را باید از این قشر داشت.هم اکنون تعداد زیادی از طلبه هایی که علاقمند به پژوهش هستند وقت خود را صرف پژوهش پیرامون مسائلی کرده اند که در اولویت های بعدی قرار دارد همچون شناخت عرفان های کاذب و ... .در حالی که واقعا باید بدانند که اگر قصد جهاد علمی و دینی دارند ،خط مقدم این جبهه تدوین و تهیه ی علوم انسانی اسلامی است.ما هم اکنون احتیاج داریم که نظرات طبقه بندی شده و تدوین شده ی اسلام را در مورد اقتصاد و بانکداری،فلسفه ی هنر ،روانشناسی ، علوم سیاسی ، مدیریت و ... به دست آورده و وارد متون دانشگاهی کشور و حتی جهان اسلام کنیم.
طیب سعیدی
دیدگاه شما