به گزارش نافع وبلاگ ضدانحراف نوشت :
بسمه تعالی
وزیر محترم کشور
جناب آقای مصطفی محمد نجار
سلام علیکم
به گزارش نافع وبلاگ ضدانحراف نوشت :
بسمه تعالی
وزیر محترم کشور
جناب آقای مصطفی محمد نجار
سلام علیکم
امضاء کنندگان نامه حاضر جمعی از دانشجویان قمی دانشگاههای کشور هستیم که بر اساس وظیفه شرعی و همچنین شناختی که از مسائل جاری و شرایط فعلی کشور و به ویژه استان مقدس قم داریم مطالبی را پیرامون انتصاب استاندار جدید قم به عرض می رسانیم. بدون شک عزل و نصب مدیران در قوه مجریه از اختیارات هیئت محترم دولت است اما معرفی آقای" کرم رضا پیریایی" به عنوان استاندارجدید قم موجی از حیرت و تعجب را درمیان کسانی که با مواضع، گرایش های سیاسی و سوابق عملکرد اجرایی ایشان آشنایی بیشتری دارند، برانگیخت.
جناب آقای نجار؛ مردم شریف قم
لازم است جهت استحضار شما برخی مواضع و سوابق آقای پیریایی رایادآوری کنیم:
آقای پیریایی که در سال 88 به واسطه وابستگی درازمدت و حمایت نزدیک معاون اول محترم رئیس جمهور به سمت استانداری همدان منصوب شدند، بنا به نظر اغلب مردم همدان عملکرد مدیریتی ضعیفی داشته اند. از تاریخ 29/2/91 که خودشان خبرجدایی از استانداری همدان رامنتشر کردند ابتدا قرار بود ایشان به جای آقای سعیدمرتضوی، ریاست ستاد مبارزه با قاچاق کالا را به عهده بگیرند که با کمال تعجب برای استانداری قم معرفی شدند!
یکی از موارد نارضایتی مردم همدان از سوءمدیریت ایشان منصوب کردن افرادی از قومیت خود(غیر بومی استان) به سمتهای مدیریتی بدون توجه به توانمندی آنان بود تا جایی که افرادی که در حد یک کارمند ساده یا کارشناس بودند را به مدیریتهای حساس منصوب می کرد.
آقای پیریایی یکی از 13 استانداری بود که در هنگام خانه نشینی رئیس جمهور، نامه کذایی استانداران به مقام معظم رهبری را امضا کرده وعلیرغم اینکه اغلب استانداران مذکور پس از روشن شدن ماهیت واقعی اهداف آن نامه امضای خود را پس گرفته و از جریان انحرافی دولت اعلام برائت نمودند، لکن ایشان هنوز اعلام برائت نکرده و به انحاء مختلف از این کار طفره می رود!
پذیرش مسئولیت استانداری درقم در کمترین حد انتظار، نیازمند داشتن توان و ظرفیت تعامل با حوزه های علمیه، مراجع معظم تقلید و علماست و توجه به نصایح دلسوزانه آنان باید مد نظرهمه مسئولین استان و کشور باشد. در حالی که آقای پیریایی در طول بیش از دو سال استانداری خود در همدان و علیرغم پیگیریهای روحانیون و حوزه های علمیه حتی یکبار دعوت برای حضور و پاسخگویی در جمع فضلا و اساتید حوزه علمیه را نپذیرفت، چگونه می توان از ایشان انتظار تعامل با حوزه های علمیه را داشت؟ این مسئله تاجایی پیش رفت که طلاب و مسئولین حوزه های علمیه همدان به وسیله مصاحبه و بیانیه و اعلام مواضع رسمی نسبت به ایشان انتقاد نموده و رسماً اعلام کردند وی به حوزه های علمیه بی احترامی نموده و هیچگاه او را به حوزه علمیه راه نخواهند داد! (کلیه این مطالب در روزنامه جوان و نشریات محلی استان همدان منتشر و ثبت و ضبط شده است.) ایشان که تاب تحمل انتقاد دلسوزانه یکی از ائمه جمعه استان همدان را ندارد واقدام به شکایت از آن امام جمعه محترم می کند، چگونه می تواند حتی شنونده مطالبات حوزیان در مرکز تشیع باشد؟
آقای پیریایی حتی اگر وابستگی به جریان انحرافی دولت نداشته باشد، از لحاظ فکری قرابت زیادی با این جریان دارد. شاهد این مدعا علاقه مندی و ارتباط سایت شخصی ایشان با سایتهای تابلودار وشناخته شده جریان انحراف است. هم اکنون هر کس می تواند با مراجعه به سایت ایشان تبادل لینک وتبلیغ سایتهای تابلودار جریان انحراف که از ذکر اسامی آنها خودداری می کنیم را مشاهده کند!
اگر چه برای یک مدیر یا شخصیت رسانه ای درحال حاضر این وابستگی فکری جرم نیست(!)، اما انتصاب چنین فردی به سمت استانداری آن هم برای استان مقدس قم که مهد ولایتمداری و خاستگاه انقلاب اسلامی و ارزشهای آن است چه معنی دارد؟
اگر چه مردم ولایتمدار و جوانان انقلابی همدان نیز با جلوگیری از سخنرانی آقای پیریایی به عنوان سخنران پیش از خطبه نماز جمعه همدان در نهم دی سال90 موضع صریح خود را نسبت به ایشان اعلام نمودند، اما تصور کنید با توجه به مطالب گفته شده آیا حضور ایشان در قم به صلاح است؟
در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری و نقشه های جریانات سیاسی غیرخودی برای سوء استفاده از ظرفیتهای سیاسی قم، برگزاری همایش مشکوک هفته گذشته در قم به نام جوانان(!)، توزیع بیانیه مخفیانه حمایت صریح از سرکرده جریان انحراف در حاشیه نماز جمعه هفته قبل قم آن هم با سوء استفاده از نام طلاب و جوانان قم و ... آیا همگی نشان از قطعه های یک برنامه درازمدت و هدفمند بودن این حرکتها توسط جریان خاص برای قم نیست؟
نکته آخر اینکه روش کنار گذاشتن ناگهانی و نحوه ابلاغ برکناری به استاندار قم ما رابه یاد ماجرای عزل آقای متکی و ردپای همان جریان خاص انداخت!
خلاصه اینکه: جناب آقای نجار، مردم شریف قم
آنچه وظیفه ما دانشجویان امضاء کننده این نامه فقط به وسیله" گفتن" است، مشاهده ی ردپای حضور جریان انحراف در قم و به صلاح نبودن گزینه جدید معرفی شده برای استانداری قم است.
والسلام علیکم و رﺣﻤﺔ ا... و برکاته
به گزارش نافع وبلاگ ضدانحراف نوشت :
بسمه تعالی
وزیر محترم کشور
جناب آقای مصطفی محمد نجار
سلام علیکم
امضاء کنندگان نامه حاضر جمعی از دانشجویان قمی دانشگاههای کشور هستیم که بر اساس وظیفه شرعی و همچنین شناختی که از مسائل جاری و شرایط فعلی کشور و به ویژه استان مقدس قم داریم مطالبی را پیرامون انتصاب استاندار جدید قم به عرض می رسانیم. بدون شک عزل و نصب مدیران در قوه مجریه از اختیارات هیئت محترم دولت است اما معرفی آقای" کرم رضا پیریایی" به عنوان استاندارجدید قم موجی از حیرت و تعجب را درمیان کسانی که با مواضع، گرایش های سیاسی و سوابق عملکرد اجرایی ایشان آشنایی بیشتری دارند، برانگیخت.
جناب آقای نجار؛ مردم شریف قم
لازم است جهت استحضار شما برخی مواضع و سوابق آقای پیریایی رایادآوری کنیم:
آقای پیریایی که در سال 88 به واسطه وابستگی درازمدت و حمایت نزدیک معاون اول محترم رئیس جمهور به سمت استانداری همدان منصوب شدند، بنا به نظر اغلب مردم همدان عملکرد مدیریتی ضعیفی داشته اند. از تاریخ 29/2/91 که خودشان خبرجدایی از استانداری همدان رامنتشر کردند ابتدا قرار بود ایشان به جای آقای سعیدمرتضوی، ریاست ستاد مبارزه با قاچاق کالا را به عهده بگیرند که با کمال تعجب برای استانداری قم معرفی شدند!
یکی از موارد نارضایتی مردم همدان از سوءمدیریت ایشان منصوب کردن افرادی از قومیت خود(غیر بومی استان) به سمتهای مدیریتی بدون توجه به توانمندی آنان بود تا جایی که افرادی که در حد یک کارمند ساده یا کارشناس بودند را به مدیریتهای حساس منصوب می کرد.
آقای پیریایی یکی از 13 استانداری بود که در هنگام خانه نشینی رئیس جمهور، نامه کذایی استانداران به مقام معظم رهبری را امضا کرده وعلیرغم اینکه اغلب استانداران مذکور پس از روشن شدن ماهیت واقعی اهداف آن نامه امضای خود را پس گرفته و از جریان انحرافی دولت اعلام برائت نمودند، لکن ایشان هنوز اعلام برائت نکرده و به انحاء مختلف از این کار طفره می رود!
پذیرش مسئولیت استانداری درقم در کمترین حد انتظار، نیازمند داشتن توان و ظرفیت تعامل با حوزه های علمیه، مراجع معظم تقلید و علماست و توجه به نصایح دلسوزانه آنان باید مد نظرهمه مسئولین استان و کشور باشد. در حالی که آقای پیریایی در طول بیش از دو سال استانداری خود در همدان و علیرغم پیگیریهای روحانیون و حوزه های علمیه حتی یکبار دعوت برای حضور و پاسخگویی در جمع فضلا و اساتید حوزه علمیه را نپذیرفت، چگونه می توان از ایشان انتظار تعامل با حوزه های علمیه را داشت؟ این مسئله تاجایی پیش رفت که طلاب و مسئولین حوزه های علمیه همدان به وسیله مصاحبه و بیانیه و اعلام مواضع رسمی نسبت به ایشان انتقاد نموده و رسماً اعلام کردند وی به حوزه های علمیه بی احترامی نموده و هیچگاه او را به حوزه علمیه راه نخواهند داد! (کلیه این مطالب در روزنامه جوان و نشریات محلی استان همدان منتشر و ثبت و ضبط شده است.) ایشان که تاب تحمل انتقاد دلسوزانه یکی از ائمه جمعه استان همدان را ندارد واقدام به شکایت از آن امام جمعه محترم می کند، چگونه می تواند حتی شنونده مطالبات حوزیان در مرکز تشیع باشد؟
آقای پیریایی حتی اگر وابستگی به جریان انحرافی دولت نداشته باشد، از لحاظ فکری قرابت زیادی با این جریان دارد. شاهد این مدعا علاقه مندی و ارتباط سایت شخصی ایشان با سایتهای تابلودار وشناخته شده جریان انحراف است. هم اکنون هر کس می تواند با مراجعه به سایت ایشان تبادل لینک وتبلیغ سایتهای تابلودار جریان انحراف که از ذکر اسامی آنها خودداری می کنیم را مشاهده کند!
اگر چه برای یک مدیر یا شخصیت رسانه ای درحال حاضر این وابستگی فکری جرم نیست(!)، اما انتصاب چنین فردی به سمت استانداری آن هم برای استان مقدس قم که مهد ولایتمداری و خاستگاه انقلاب اسلامی و ارزشهای آن است چه معنی دارد؟
اگر چه مردم ولایتمدار و جوانان انقلابی همدان نیز با جلوگیری از سخنرانی آقای پیریایی به عنوان سخنران پیش از خطبه نماز جمعه همدان در نهم دی سال90 موضع صریح خود را نسبت به ایشان اعلام نمودند، اما تصور کنید با توجه به مطالب گفته شده آیا حضور ایشان در قم به صلاح است؟
در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری و نقشه های جریانات سیاسی غیرخودی برای سوء استفاده از ظرفیتهای سیاسی قم، برگزاری همایش مشکوک هفته گذشته در قم به نام جوانان(!)، توزیع بیانیه مخفیانه حمایت صریح از سرکرده جریان انحراف در حاشیه نماز جمعه هفته قبل قم آن هم با سوء استفاده از نام طلاب و جوانان قم و ... آیا همگی نشان از قطعه های یک برنامه درازمدت و هدفمند بودن این حرکتها توسط جریان خاص برای قم نیست؟
نکته آخر اینکه روش کنار گذاشتن ناگهانی و نحوه ابلاغ برکناری به استاندار قم ما رابه یاد ماجرای عزل آقای متکی و ردپای همان جریان خاص انداخت!
خلاصه اینکه: جناب آقای نجار، مردم شریف قم
آنچه وظیفه ما دانشجویان امضاء کننده این نامه فقط به وسیله" گفتن" است، مشاهده ی ردپای حضور جریان انحراف در قم و به صلاح نبودن گزینه جدید معرفی شده برای استانداری قم است.
والسلام علیکم و رﺣﻤﺔ ا... و برکاته
به گزارش نافع وبلاگ ضدانحراف نوشت :
بسمه تعالی
وزیر محترم کشور
جناب آقای مصطفی محمد نجار
سلام علیکم
امضاء کنندگان نامه حاضر جمعی از دانشجویان قمی دانشگاههای کشور هستیم که بر اساس وظیفه شرعی و همچنین شناختی که از مسائل جاری و شرایط فعلی کشور و به ویژه استان مقدس قم داریم مطالبی را پیرامون انتصاب استاندار جدید قم به عرض می رسانیم. بدون شک عزل و نصب مدیران در قوه مجریه از اختیارات هیئت محترم دولت است اما معرفی آقای" کرم رضا پیریایی" به عنوان استاندارجدید قم موجی از حیرت و تعجب را درمیان کسانی که با مواضع، گرایش های سیاسی و سوابق عملکرد اجرایی ایشان آشنایی بیشتری دارند، برانگیخت.
جناب آقای نجار؛ مردم شریف قم
لازم است جهت استحضار شما برخی مواضع و سوابق آقای پیریایی رایادآوری کنیم:
آقای پیریایی که در سال 88 به واسطه وابستگی درازمدت و حمایت نزدیک معاون اول محترم رئیس جمهور به سمت استانداری همدان منصوب شدند، بنا به نظر اغلب مردم همدان عملکرد مدیریتی ضعیفی داشته اند. از تاریخ 29/2/91 که خودشان خبرجدایی از استانداری همدان رامنتشر کردند ابتدا قرار بود ایشان به جای آقای سعیدمرتضوی، ریاست ستاد مبارزه با قاچاق کالا را به عهده بگیرند که با کمال تعجب برای استانداری قم معرفی شدند!
یکی از موارد نارضایتی مردم همدان از سوءمدیریت ایشان منصوب کردن افرادی از قومیت خود(غیر بومی استان) به سمتهای مدیریتی بدون توجه به توانمندی آنان بود تا جایی که افرادی که در حد یک کارمند ساده یا کارشناس بودند را به مدیریتهای حساس منصوب می کرد.
آقای پیریایی یکی از 13 استانداری بود که در هنگام خانه نشینی رئیس جمهور، نامه کذایی استانداران به مقام معظم رهبری را امضا کرده وعلیرغم اینکه اغلب استانداران مذکور پس از روشن شدن ماهیت واقعی اهداف آن نامه امضای خود را پس گرفته و از جریان انحرافی دولت اعلام برائت نمودند، لکن ایشان هنوز اعلام برائت نکرده و به انحاء مختلف از این کار طفره می رود!
پذیرش مسئولیت استانداری درقم در کمترین حد انتظار، نیازمند داشتن توان و ظرفیت تعامل با حوزه های علمیه، مراجع معظم تقلید و علماست و توجه به نصایح دلسوزانه آنان باید مد نظرهمه مسئولین استان و کشور باشد. در حالی که آقای پیریایی در طول بیش از دو سال استانداری خود در همدان و علیرغم پیگیریهای روحانیون و حوزه های علمیه حتی یکبار دعوت برای حضور و پاسخگویی در جمع فضلا و اساتید حوزه علمیه را نپذیرفت، چگونه می توان از ایشان انتظار تعامل با حوزه های علمیه را داشت؟ این مسئله تاجایی پیش رفت که طلاب و مسئولین حوزه های علمیه همدان به وسیله مصاحبه و بیانیه و اعلام مواضع رسمی نسبت به ایشان انتقاد نموده و رسماً اعلام کردند وی به حوزه های علمیه بی احترامی نموده و هیچگاه او را به حوزه علمیه راه نخواهند داد! (کلیه این مطالب در روزنامه جوان و نشریات محلی استان همدان منتشر و ثبت و ضبط شده است.) ایشان که تاب تحمل انتقاد دلسوزانه یکی از ائمه جمعه استان همدان را ندارد واقدام به شکایت از آن امام جمعه محترم می کند، چگونه می تواند حتی شنونده مطالبات حوزیان در مرکز تشیع باشد؟
آقای پیریایی حتی اگر وابستگی به جریان انحرافی دولت نداشته باشد، از لحاظ فکری قرابت زیادی با این جریان دارد. شاهد این مدعا علاقه مندی و ارتباط سایت شخصی ایشان با سایتهای تابلودار وشناخته شده جریان انحراف است. هم اکنون هر کس می تواند با مراجعه به سایت ایشان تبادل لینک وتبلیغ سایتهای تابلودار جریان انحراف که از ذکر اسامی آنها خودداری می کنیم را مشاهده کند!
اگر چه برای یک مدیر یا شخصیت رسانه ای درحال حاضر این وابستگی فکری جرم نیست(!)، اما انتصاب چنین فردی به سمت استانداری آن هم برای استان مقدس قم که مهد ولایتمداری و خاستگاه انقلاب اسلامی و ارزشهای آن است چه معنی دارد؟
اگر چه مردم ولایتمدار و جوانان انقلابی همدان نیز با جلوگیری از سخنرانی آقای پیریایی به عنوان سخنران پیش از خطبه نماز جمعه همدان در نهم دی سال90 موضع صریح خود را نسبت به ایشان اعلام نمودند، اما تصور کنید با توجه به مطالب گفته شده آیا حضور ایشان در قم به صلاح است؟
در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری و نقشه های جریانات سیاسی غیرخودی برای سوء استفاده از ظرفیتهای سیاسی قم، برگزاری همایش مشکوک هفته گذشته در قم به نام جوانان(!)، توزیع بیانیه مخفیانه حمایت صریح از سرکرده جریان انحراف در حاشیه نماز جمعه هفته قبل قم آن هم با سوء استفاده از نام طلاب و جوانان قم و ... آیا همگی نشان از قطعه های یک برنامه درازمدت و هدفمند بودن این حرکتها توسط جریان خاص برای قم نیست؟
نکته آخر اینکه روش کنار گذاشتن ناگهانی و نحوه ابلاغ برکناری به استاندار قم ما رابه یاد ماجرای عزل آقای متکی و ردپای همان جریان خاص انداخت!
خلاصه اینکه: جناب آقای نجار، مردم شریف قم
آنچه وظیفه ما دانشجویان امضاء کننده این نامه فقط به وسیله" گفتن" است، مشاهده ی ردپای حضور جریان انحراف در قم و به صلاح نبودن گزینه جدید معرفی شده برای استانداری قم است.
والسلام علیکم و رﺣﻤﺔ ا... و برکاته
امضاء کنندگان نامه حاضر جمعی از دانشجویان قمی دانشگاههای کشور هستیم که بر اساس وظیفه شرعی و همچنین شناختی که از مسائل جاری و شرایط فعلی کشور و به ویژه استان مقدس قم داریم مطالبی را پیرامون انتصاب استاندار جدید قم به عرض می رسانیم. بدون شک عزل و نصب مدیران در قوه مجریه از اختیارات هیئت محترم دولت است اما معرفی آقای" کرم رضا پیریایی" به عنوان استاندارجدید قم موجی از حیرت و تعجب را درمیان کسانی که با مواضع، گرایش های سیاسی و سوابق عملکرد اجرایی ایشان آشنایی بیشتری دارند، برانگیخت.
جناب آقای نجار؛ مردم شریف قم
لازم است جهت استحضار شما برخی مواضع و سوابق آقای پیریایی رایادآوری کنیم:
آقای پیریایی که در سال 88 به واسطه وابستگی درازمدت و حمایت نزدیک معاون اول محترم رئیس جمهور به سمت استانداری همدان منصوب شدند، بنا به نظر اغلب مردم همدان عملکرد مدیریتی ضعیفی داشته اند. از تاریخ 29/2/91 که خودشان خبرجدایی از استانداری همدان رامنتشر کردند ابتدا قرار بود ایشان به جای آقای سعیدمرتضوی، ریاست ستاد مبارزه با قاچاق کالا را به عهده بگیرند که با کمال تعجب برای استانداری قم معرفی شدند!
یکی از موارد نارضایتی مردم همدان از سوءمدیریت ایشان منصوب کردن افرادی از قومیت خود(غیر بومی استان) به سمتهای مدیریتی بدون توجه به توانمندی آنان بود تا جایی که افرادی که در حد یک کارمند ساده یا کارشناس بودند را به مدیریتهای حساس منصوب می کرد.
آقای پیریایی یکی از 13 استانداری بود که در هنگام خانه نشینی رئیس جمهور، نامه کذایی استانداران به مقام معظم رهبری را امضا کرده وعلیرغم اینکه اغلب استانداران مذکور پس از روشن شدن ماهیت واقعی اهداف آن نامه امضای خود را پس گرفته و از جریان انحرافی دولت اعلام برائت نمودند، لکن ایشان هنوز اعلام برائت نکرده و به انحاء مختلف از این کار طفره می رود!
پذیرش مسئولیت استانداری درقم در کمترین حد انتظار، نیازمند داشتن توان و ظرفیت تعامل با حوزه های علمیه، مراجع معظم تقلید و علماست و توجه به نصایح دلسوزانه آنان باید مد نظرهمه مسئولین استان و کشور باشد. در حالی که آقای پیریایی در طول بیش از دو سال استانداری خود در همدان و علیرغم پیگیریهای روحانیون و حوزه های علمیه حتی یکبار دعوت برای حضور و پاسخگویی در جمع فضلا و اساتید حوزه علمیه را نپذیرفت، چگونه می توان از ایشان انتظار تعامل با حوزه های علمیه را داشت؟ این مسئله تاجایی پیش رفت که طلاب و مسئولین حوزه های علمیه همدان به وسیله مصاحبه و بیانیه و اعلام مواضع رسمی نسبت به ایشان انتقاد نموده و رسماً اعلام کردند وی به حوزه های علمیه بی احترامی نموده و هیچگاه او را به حوزه علمیه راه نخواهند داد! (کلیه این مطالب در روزنامه جوان و نشریات محلی استان همدان منتشر و ثبت و ضبط شده است.) ایشان که تاب تحمل انتقاد دلسوزانه یکی از ائمه جمعه استان همدان را ندارد واقدام به شکایت از آن امام جمعه محترم می کند، چگونه می تواند حتی شنونده مطالبات حوزیان در مرکز تشیع باشد؟
آقای پیریایی حتی اگر وابستگی به جریان انحرافی دولت نداشته باشد، از لحاظ فکری قرابت زیادی با این جریان دارد. شاهد این مدعا علاقه مندی و ارتباط سایت شخصی ایشان با سایتهای تابلودار وشناخته شده جریان انحراف است. هم اکنون هر کس می تواند با مراجعه به سایت ایشان تبادل لینک وتبلیغ سایتهای تابلودار جریان انحراف که از ذکر اسامی آنها خودداری می کنیم را مشاهده کند!
اگر چه برای یک مدیر یا شخصیت رسانه ای درحال حاضر این وابستگی فکری جرم نیست(!)، اما انتصاب چنین فردی به سمت استانداری آن هم برای استان مقدس قم که مهد ولایتمداری و خاستگاه انقلاب اسلامی و ارزشهای آن است چه معنی دارد؟
اگر چه مردم ولایتمدار و جوانان انقلابی همدان نیز با جلوگیری از سخنرانی آقای پیریایی به عنوان سخنران پیش از خطبه نماز جمعه همدان در نهم دی سال90 موضع صریح خود را نسبت به ایشان اعلام نمودند، اما تصور کنید با توجه به مطالب گفته شده آیا حضور ایشان در قم به صلاح است؟
در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری و نقشه های جریانات سیاسی غیرخودی برای سوء استفاده از ظرفیتهای سیاسی قم، برگزاری همایش مشکوک هفته گذشته در قم به نام جوانان(!)، توزیع بیانیه مخفیانه حمایت صریح از سرکرده جریان انحراف در حاشیه نماز جمعه هفته قبل قم آن هم با سوء استفاده از نام طلاب و جوانان قم و ... آیا همگی نشان از قطعه های یک برنامه درازمدت و هدفمند بودن این حرکتها توسط جریان خاص برای قم نیست؟
نکته آخر اینکه روش کنار گذاشتن ناگهانی و نحوه ابلاغ برکناری به استاندار قم ما رابه یاد ماجرای عزل آقای متکی و ردپای همان جریان خاص انداخت!
خلاصه اینکه: جناب آقای نجار، مردم شریف قم
آنچه وظیفه ما دانشجویان امضاء کننده این نامه فقط به وسیله" گفتن" است، مشاهده ی ردپای حضور جریان انحراف در قم و به صلاح نبودن گزینه جدید معرفی شده برای استانداری قم است.
والسلام علیکم و رﺣﻤﺔ ا... و برکاته
دیدگاه شما