
حکمرانی آیندهنگر برای پیشرفت کشور
در منظومه فکری و تمدنی جمهوری اسلامی ایران، امر حکمرانی فراتر از موضوع اداره کشور، به معنای طراحی فردا تعریف میشود. این حکمرانی، برخاسته از عقلانیت توحیدی، ریشهدار در سنت اسلامی و متکی بر تجربهای ۴۶ساله از مقاومت مقابل نظم ناعادلانه جهانی است.
در الگوی حکمرانی جمهوری اسلامی، تصویر آینده در حکم زبان مشترک بین حاکمیت و جامعه ایفای نقش میکند؛ زبانی که در آن مفاهیمی همچون عدالت، استقلال، پیشرفت و مردمسالاری دینی، از سطح آرمان به سطح عملیات ترجمه میشوند.
یکی از ارکان اصلی حکمرانی مؤثر در جمهوری اسلامی، تکیه بر عقلانیت راهبردی و توانایی شکلدهی به افقهای تمدنی آیندهمحور است. تصویر روشن و منسجم از آینده، علاوه بر اینکه عامل پیشران در پیشرفت و تحول ساختاری نظام سیاسی و اجرایی کشور است، زبان مشترک میان حاکمیت و ملّت در مسیر تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی نیز محسوب میشود.
بااینحال، یکی از چالشهای بنیادین و کمترتوجهشده در نظام سیاستگذاری کشور، فقدان چنین تصویرسازیای در فرایند برنامهریزی و تصمیمسازیهای کلان است؛ بنابراین ضروری است که از منظر آسیبشناختی، ابعاد و پیامدهای فقدان یا بیتوجهی به این مؤلفه در نظام حکمرانی کشور بررسی شده تا گامی در جهت بازسازی اندیشه راهبردی و ارتقای ظرفیت سیاستگذاری کشور برداشته شود.
یکی از عوامل اصلی فرسایش سرمایه اجتماعی، تعلیق در افقسازی ملّی است. مردم زمانی مشارکت فعال میکنند که بدانند تصمیمات حاکمیتی، مبتنی بر یک درک بلندمدت و ساختمند از آینده است؛ بنابراین، ضروری است که در بازتعریف ساختار سیاستگذاری کشور، مفهومی همچون «تصویرسازی راهبردی» یک پیوست دائمی و نظاممند برای تمام اسناد کلان پیشرفت، برنامههای بخشی و تصمیمات اجرایی در نظر گرفته شود...
دیدگاه شما