شاید نگارش این یادداشت منجر به واکنش مسئولین شود اما چاره ای نیست و این سطور باید نگاشته شود. روز سه شنبه 27 تیرماه نزدیک به غروب آفتاب مسابقه نقاشی کودکان و نوجوانان رزن با موضوع «ضامن آهو» برگزار شد و در حدود 400 نفر شرکت کننده در آن حضور داشتند .قرار بر این بود که تعدادی پارچه سفید و باریک و بلند روی زمین مقابل مجتمع فرهنگی اندیشه پهن شود تا کودکان و نوجوانان در اطراف این پارچه ها بنشینند و با استفاده از رنگ و قلمی که در اختیار آنها قرار داده می شود به نقاشی پرداخته و تصویری مربوط با ساحت مقدس امام رضا (ع) خلق کنند. تمهیدات طوری اندیشیده شده بود که شرکت کنندگان در چهار مقطع تحصیلی پیش دبستانی، دبستانی، راهنمایی و دبیرستان جدا شده و روی پارچه های مخصوص به خود به نقاشی بپردازند.نکته جالب اینجاست که وقتی دختران مقطع تحصیلی راهنمایی در محل مربوط به خود در اطراف پارچه سفید و باریک و بلند نشستند فقط سه یا چهار نفر از آنها پوشش چادر داشتند و بقیه دارای پوشش مانتو بودند. این در حالی بود که حدود سه چهارم جمعیت شرکت کنندگان را خانم ها تشکیل می دانند وتقریبا پنجاه نفر از کل شرکت کنندگان در قسمت مخصوص به مقطع تحصیلی راهنمایی در حال نقاشی کردن بودند.نگاه های جستجوگر من برای یافتن تعداد بیشتری از دختران چادری بی فایده بود و به جرات می توانم بگویم فقط چهار یا پنج نفر از شرکت کنندگان مقطع راهنمایی از پوشش چادر بهره مند بودند. در مقطع دبیرستان فقط 5 یا 6 نفر خانم شرکت کرده بودند که در بهترین حالت فقط یکی از آنها چادری بود. با دیدن این وضع بهت مرا فرا گرفت! وقتی به مادران این نوجوانان که روی صندلی ها نشسته و یا اطراف آنها ایستاده بودند نگاه می کردم اکثر قریب به اتفاق آنها را با پوشش چادر می دیدم ولی وقتی فرزندانشان را می دیدم...

از بررسی آمار دختران کلاس چهارم و پنجم ابتدایی که طبق احکام شرع اسلام مکلف هستند نیز صرف نظر می کنم.

اما چرا این آمار قابل توجه است؟ و این آمار نشان از چه واقعیتی دارد؟ این آمار قابل توجه است چون یک نمونه تصادفی استاندارد از دختران دانش آموز شهر رزن است و این آمار نشان از این واقعیت دارد که خانم هایی که قشر جوان آینده را تشکیل می دهند و پس از مدتی نیز مادران آینده این جامعه خواهند بود بدحجاب و یا شُل حجاب هستند، همین.

شاید بگویید این آمار قابل اعتنا نیست، شاید بگویید این موضوع خیلی مهم نیست، شاید بگویید وضع تهران و همه جا از رزن بدتر است، شاید هم بگویید که « مهم پاک بودن قلب است و ظاهر مهم نیست» و خیلی شایدهای دیگر. اما واقعیت این است که رعایت حجاب اسلامی حکم مسلم دین اسلام است و بدحجابی نیز منشا بسیاری از انحرافات اخلاقی و اجتماعی در جامعه است.

بسیار سطحی نگرانه و کوته نظرانه است اگر مسئولین برگزار کننده این رویداد فرهنگی را مسبب این وضع بدانیم چرا که این موضوع یک معضل ریشه ای است که اکنون فقط میوه هایش در حال رسیدن است. اتفاقا باید از دست اندرکاران این مسابقه فرهنگی ممنون باشیم که نوجوانان شُل حجاب و بدحجاب شهرستان ما را از این طریق با فرهنگ رضوی و با معارف اهل بیت (علیهم السلام) آشنا می کنند تا شاید در مقابل موج سنگین تهاجم فرهنگی، دفاعی تکلیف گرایانه کرده باشند.

اما بیان این که چرا به اینجا رسیده ایم و اینکه چه باید کرد که اوضاع بحرانی تر از این نشود فرصت دیگری را می طلبد اما دو نکته در این میان واضح و روشن است. نکته اول اینکه همه از من بسیجی گرفته تا بالاترین مقام مسئول شهرستان در برابر این انحطاط نرم و بی سر و صدای فرهنگی مسئولیم و باید در محضر الهی پاسخگو باشیم. و نکته دوم اینکه باید به سرعت دست به کار شد و در مقابل جبهه نرم و دین ستیز دشمن جبهه ای تشکیل داد و هرگز نباید به امید ابلاغیه ها و بخشنامه های کشوری نشست چرا که اگر مشکل با دستورالعمل و ابلاغیه حل می شد هم اکنون همه ی ما مقیم یک «گلستان» بودیم. هر چه زودتر باید دلسوزان اسلام و انقلاب در شهرستان گرد هم آیند و در اتاق فکری شایسته به آسیب شناسی دقیق پرداخته و راه حل ارائه دهند و تا پای جان در اجرای این راه حل ها ایستادگی کنند تا شاید بتوان وضع را بهتر نه، بلکه در همین حد نگهداشت. و گروهی باید تشکیل شود که از قلّت امکانات و اختیارات نهراسد و به امدادهای الهی که همچون جنگ بدر گروه کوچک مسلمانان را بر لشکر کفار پیروز کرد ایمان داشته باشد.

طیب سعیدی