به گزارش صبح رزن به نقل از بلاغ ، اگر تمام دنیا یکسره براین شد که نگذارند چنین اجلاسی در ایران علی الخصوص با رهبری ایران پا بگیرد تنها به دلیل چند عامل بود که مهم ترین و کلیدی ترین عاملی که بصراحت میتوان از نام برد که کلید قفل امروز بشری که به جرم بیداری تحت لوای اسلام است،روبرو نشدن سران جنبش عدم تعهد با رهبری ایران بود . چرا که شیطان بزرگ و سگ دست آموز آمریکا وعوامل استکباری بخوبی در اتاق فکرهایشان به این نکته پی برده اند که استراتژی امام خامنه ای تمامی معادلاتشان را که هزینه های هنگفتی برایش پرداخته اند را در منطقه بهم خواهد زد . این استراتژی برگرفته از مانیفست امام خمینی (ره)که آنهم رسالتی است از پیامبرعظیم الشان اسلام (ص) برای آماده سازی جهان به پذیرفتن حکومتی زیر پرچم اسلام.
اگر با نگاهی نافذ و بصیر به سخنرانی مقام عظمای ولایت در جمع سران کشورهای غیر متعهد گوش بسپاریم به این قضیه پی خواهیم برد که هدف رهبر انقلاب دراین اجلاس آنهم در وضعیتی که ایران بصورت همه جانبه ازسوی ایادی استکبار تحریم شده است (که این تحریمها نه تنها خللی در اراده ایران بوجود نیآورد ، بلکه آن را در شرایطی همچون بدر و خیبر قرار داده که تنها به همین اجلاس که سران آن دو سوم از کشورهای سازمان ملل را شامل می شوند ویک جناح بسیار قدرتمند را در این سازمان تشکیل می دهند میتوان اشاره کرد ،شکستن دژمستحکمی که رژیم غاصب اسرائیل توسط آمریکا در خاورمیانه با لشکرکشی ها به کشورهای اسلامی داشته)بود.
سخنان رهبر معظم انقلاب و شفافیت مسائل مطرح شده در سران اجلاس فصل جدیدی را برای جهان که در یک بیداری بسر میبرد رقم زد . جان کلام این اجلاس یادآوری مشکلی 60 ساله بود که جهان اسلام با آن روبرو است و آن قضیه اشغال سرزمین فلسطین است .
یادآوری خیمه زدن لشکر سفیانی در فلسطین که کانون بحران در خاورمیانه، محسوب می شود و از همان جا به ترسیم هندسه تحلیلی غلط شامل بردارها و معادلات جهانی برای تصرف و لشکرکشی به ممالک اسلامی را پایه ریزی می کند .
گرچه هنوز نتوانسته بطور کامل با حرکت های پرتابی استعمارگری چون انگلیس با ریشه دواندن غده سرطانی سهمی در خارومیانه داشته باشد اماجنگ های خونینی که بر سر این سرزمین میان مسلمانان و اشغالگران درگرفته، دردها، رنج ها و آوارگی هایی که ملت مسلمان فلسطین متحمل گشته ، و کشمکش پنهانی قدرت های بزرگ روشنگر اهمیت این سرزمین در معادلات سیاسی بین الملل می باشد که همچون زخم خونچکانی، جهان اسلام را در هاله ای از حزن و نگرانی قرار داده است .
ناگفته نماند از آنجایی که بعد از فروپاشی کمونیسم، اسلام به عنوان جدی ترین تهدید جهان غرب بشمار می رود، دنیای غرب در مقابله با جهان اسلام بخصوص ایران که به عنوان کانون انقلابی جهان اسلام است ، شروع به پروژه ای به نام اسلام هراسی کرد و از همین رو رهبر معظم انقلاب در اول بیاناتشان با هوشیاری کامل این سخن که "اسلام به ما آموخته است که انسانها با وجود ناهمگونیهای نژادی و زبانی و فرهنگی، فطرت همسانی دارند که آنها را به پاکی و عدالت و نیکوکاری و همدردی و همکاری فرا میخواند و همین سرشت همگانی است که اگر از انگیزههای گمراهکننده به سلامت عبور کند، انسانها را به توحید و معرفت ذات متعالی خداوند رهنمون میگردد" به سفیران کشورهای مستقل و آزادیخواه فهماند که تحریک اقلیت های مذهبی و قومی برای خدشه دار ساختن هویت مذهبی و فرهنگی ، القای احساس تهدید از جانب همسایگان به کشورهای خاورمیانه، خصومت های سیاسی، تیره ساختن مناسبات منطقه ای، تنش های خونین میراث شوم کشورهای استعمارگر است که باید به آن واقف باشند.
و نکته بعدی که دارای اهمیتی ویژه ای بود آن قسمت از سخنان رهبر انقلاب درباره شرایط کنونی جهان و اتاق فرمانی که توسط چند کشور دیکتاتور اداره می شود،است.که رهبری عظیم الشان از آن بعنوان پیچ تاریخی نام می برند که می توان گفت همان افشای پشت صحنهی تحولات جهانی است . امروز دو قطبی بین مستضعفین جهان با رهبری مسلمین و جهان اسلام با جلوداری مکتب اهل بیت(ع) ایجاد شده و آن طرفش مستکبران عالم به رهبری آمریکا، ناتو و صهیونیزم است. امروز در جهان دیده می شود که از آمریکای لاتین تا شرق آسیا حتی ملتهای غیرمسلمان آنجا که صفبندی مستضعف و مستکبر تشکیل شده است ؛ الهام گرفتن از امام با نگاه توأم با احترام و تحسین به امام و به انقلاب اسلامی است. که به تعبیر رهبری قرن اسلام رسید. و این عصر، عصر اسلام است همانطور که امام (ره)میگفت این قرن، قرن اسلام و غلبهی مستضعفین بر مستکبرین است. در تاریخ سابقه ندارد که در قلب امریکا یا اروپا جوانان و روشنفکران بگویند ما با گفتن الله الکبر ،والاستریت را تبدیل به میدان تحریرمصرمی کنیم. همچنان که رهبرمعظم انقلاب به جهان عرب اعلام کرد که نه از مستکبرین بترسید ونه به آنها امید داشته باشید چرا که اینها به شکستهای بزرگ نظامی در افغانستان، عراق، لبنان، غزه دچار شدند و اکثر دیکتاتورهای وابسته و دستنشاندهشان در کشورهای مسلمان و عربی سقوط کردند یا در معرض زوالند.
ولی امر مسلمین جهان ، مشت کسانی که خود را کدخدای دهکده جهانی میخواندند ،برای ملت ها و افکار عمومی باز کرد که «مبارزه با تروریسم»، «حقوق بشر»، «دموکراسی»، «طرح صلح خاورمیانه» و شعارها و دسیسه هایی از این دست اسم مستعاری برای جاه طلبی ها و غارتگری آمریکا و متحدانش، همان مستکبرینی که تنها سیاست های خشونت گرایانه و جنگ طلبانه را در پیش گرفتند ؛ که خروجی آن عبارتست از اینکه در صحنه حاکمیت سیاسی و مدیریت به اصطلاح دهکده جهانی با کدخدایی آمریکا باشد وهیچ کشوری حق نطق کشیدن نداشته باشد.
ومسئله حائز اهمیت دیگر جنگافزارهای کشتار جمعی، به ویژه سلاحهای هستهای که در دو دهه اخیر به یکی از مهمترین مسائل مهم امنیتی جهان تبدیل شده است، بود . نگرانی امریکا این است که یکی از کشورهای خاورمیانه بتواند به رقابت اتمی با رژیم غاصب اسراییل پرداخته و مصمم شود تا با کسب توانایی هستهای حتی در بخش صلح آمیز آن به انحصار انرژی هسته ای این رژیم جعلی پایان داده و توازن قوای منطقه خاورمیانه را به نفع خود برهم زنند.
مقام عظمای ولایت با بیان این مطلب "که جمهوری اسلامی هرگز در پی تسلیحات هستهای نیست، و نیز هرگز از حق ملّت خود در استفادهی صلحآمیز از انرژی هستهای چشمپوشی نخواهد کرد. شعار ما «انرژی هستهای برای همه، و سلاح هستهای برای هیچکس» است. ما بر این هر دو سخن پای خواهیم فشرد و میدانیم که شکستن انحصار چند کشور غربی در تولید انرژی هستهای در چهارچوب معاهدهی عدم اشاعه، به سود همهی کشورهای مستقل و از جمله کشورهای عضو جنبش عدم تعهد است " با صراحت سیلی به دهن همه آنها که سیاست چماق و هویج را در پی گرفته اند زد که " آیا آن که در قرن بیستویکم زبان به تهدید اتمی میگشاید و شرم نمیکند، از دروغگوئی پرهیز و شرم خواهد کرد؟!"
امام خامنه ای با توجه به ظرفیت جهانی جنبش عدم تعهد به عنوان یک نهاد با سابقه بین المللی که دارای پتانسیل های عظیمی است و این جنبش می تواند با استفاده از پتانسیل های سازمان ملل سود برده و بر تصمیمات این نهاد تاثیر فراوان بگذارد و از طریق نهادهای وابسته به سازمان ملل درصدد خلع سلاح هسته ای جهانی برآید و بخصوص کشورهایی مثل رژیم غاصب صهیونیست را که بسیاری از قطعنامه های خلع سلاح این نهادها را نپذیرفته اند وادار به پذیرش نمایند و از این طریق قدم هایی را برای صلح جهانی بردارد؛ بصورت روشن و مبین برای نمایندگان سران جهانی در عملی کردن و به ثمر رساندن این شعار«خاورمیانهی عاری از سلاح هستهای» با بیان این مطلب گره گشایی کرد که"صلح و امنیت بینالمللی از جملهی مسائل حادّ جهان امروز است و خلع سلاحهای کشتار جمعی و فاجعهبار، یک ضرورت فوری و یک مطالبهی همگانی است. در دنیای امروز، امنیت، پدیدهای مشترک و غیرقابل تبعیض است. آنها که سلاحهای ضد بشریت را در زرادخانههای خود انبار میکنند، حق ندارند خود را پرچمدار امنیت جهانی قلمداد کنند. این - بیشک - نخواهد توانست نیز امنیت را برای خود آنها به ارمغان آورد".
با اینکه نمی توان به معنای دقیق کلمه به تک تک جملات ولی امر مسلمین جهان با گستردگی و مفهوم عمیقی که دراین سخنان نهفته است ،پرداخت اما درآخر از رسالتی پیامبر گونه برمسئولیتی جهانی در غیاب حضرت صاحب اروحناه له فداه برای بیداری جهان دارند،بصورت خلاصه میتوان اشاره داشت و آن تبیین آخرین جملات ایشان " پندی خیرخواهانه به سیاستمداران آمریکائی که تاکنون همواره به عنوان مدافع و پشتیبان رژیم صهیونیستی در صحنه حاضر شدهاند" پرداخت که، استراتژی آمریکا در قبال جهان اسلام از سیاستهایی رنج میبرد که تحت تأثیر رژیم غاصب صهیونیسم یا گروههای متنفذ طرفدار این رژیم جعلی قرار دارند. آمریکا در دفاع از سیاستهای رژیم غاصب صهیونیزم علیه فلسطینیها و با نادیده گرفتن اصولی که خود آنها را گرامی میشمرد مانند حقوق بشر، حق تعیین سرنوشت و غیره در حال از دست دادن اعتبار خویش است.
و از همین رو بعضی از صاحبنظران مطرح غربی گفتند که امروز وضع آمریکا و غرب شبیه وضع شوروی سابق در سالهای اواخر دههی 80 میلادی است که منجر به سقوط شد. یعنی وقتی یک رژیمی، یک نظامی از لحاظ گفتمان، از لحاظ منطق، در چشم مردم خودش ساقط بشود، دیگر امیدی به بقای این رژیم نیست و ان شاء الله آن روز نزدیک است. |
دیدگاه شما