در خطبه 110 نهج البلاغه حضرت علی (ع) در اندرز به یاران خود توصیفی از ایمان و دین را می نماید و می فرمایند:«همانا بهترین چیزی که انسانها می توانند با آن به خدا نزدیک شوند ایمان به خدا و...» است.آیا تا به حال اندیشیده ایم که این ایمان به خدا کدامین ایمان است؟! گاهی اوقات در امر الزامات دین و فریضه امر به معروف ، با افرادی مواجه ایم که دم از ایمان می زنند و زمانی که به عمل می رسد ، گویند «دلت پاک باشه»این ها چیزی نیست. پس این چه ایمان و دل پاکی است که ادعای ایمان و دل پاک را میکند ولی دل به خواسته های خدا نمی دهد. در ایدئولوژی اسلام انسان یک رهرو است و مذهب راهی است که این رهرو باید بپیماید و در دو بعد اندیشه و عمل به پیش رود. و نباید از یاد برد که انسان موجودی است که می اندیشد و عمل میکند و شکی نیست که اندیشه انسان و چگونگی اندیشه او در انتخاب و عملش تأثیر دارد. و این همان ایدئولوژی اسلام است در برابر ایدئولوژی ها و مکاتب دیگر و چه زیبا گفته اند «از کوزه همان برون تراود که در اوست ».ظاهر انسان و باطن او مکمل یکدیگرند و عمل انسان چیزی که در دل نیز به آن اعتقاد دارد. پس ، دل پاک می تواند بر خلاف خواسته های معشوقی که این دل را برای او و به عشق وصال او پاک نموده ،عمل نماید و خواسته های او را زیر پا گذارد؟هم دل پاک باشد وهم نماز نخواند،هم دل پاک باشد و به هر چیزی گوش فرا دهد،هم دل پاک باشد و هم چشم به هر چیز نا پاکی بنگرد،هم دل پاک باشد و هم هر سخن ناشایستی را به زبان براند،هم دل پاک باشد و هم هر عمل ناپاکی را انجام دهد،هم دل پاک باشد و هم هر سوءظنی را به خانه دل راه دهد،هم دل پاک باشد و هم آرامش را از افراد جامعه گیرد،هم دل پاک باشد و هم بد حجابی سبب تنوع طلبی و هوسرانی سایر افراد گردد،آیا این دل پاک کافیه؟بپذیریم که بسیاری از ما مسلمانها ایمان روی آب را داریم و نشان و عنوان پاک مؤمن را با خود به یدک می کشیم.حضرت علی (ع) در حدیثی ایمان راستین و سعادت بخش را مشتمل بر سه پایه وستون تعریف می نمایند و می فرمایند:«الإیمان؛ معرفةٌ بالقلب و إقرارٌ باللّسان وعملٌ بالأرکان».
ا- معرفة بالقلب:یعنی شناخت و آگاهی قلبی و درونی،یعنی راهی که می توان به سعادت و حیات جاودان دست یافت ، یعنی ایمان با معرفت ، ایمان بدون شناخت ایمان نیست،بلکه ادعایی بی محتوا و بی روحی است که هرگز انسان را به سرچشمه حیات و هدایت نمی رساند و این معرفت میسر نیست جز با تلاش علمی و عملی و التزام به خواسته های معبود.
2- اقرار باللسان:یعنی اقرار به وسیله زبان،مؤمن هرگز ایمان خود را در شرایط عادی پنهان نمی کند،و این اقرار و اظهار زبانی به عنوان یک عمل الهی و برای تقرب به خدا باید انجام شود.
3- و عمل بالارکان:و سومین بخش از ایمان عمل و رفتار با جوارح و اعضای بدن است در راه رضای خدا که لازمه تفکیک ناپذیر ایمان است.
پس از این حدیث بر می آید که تنها به ظاهر دل پاک نمی تواند لازمه ایمان و تقرب به خدا باشد.که عمل نیز بسیار مهم است.خداوند معجزه کرد انسان آفرید پس بیایید ما هم معجزه کنیم و انسان بمانیم!
مهدی رحمانی دانشجوی دانشگاه پیام نور رزن
دیدگاه شما