آخرین اخبار

تاریخ : 12. دى 1395 - 21:47   |   کد مطلب: 21556
نگاهی به پیشنهادات معاون زنان رئیس جمهور در مواجه با معضلات اجتماعی:
سهم گورخواب ها در گلوی نجومی بگیران / طرح هایی برای امیدواری «تن فروشان» و ناامیدی بی سرپناهان
پیشنهاد عقیم کردن زنان کارتن خواب از سوی معاون زنان رئیس جمهور این سوال را به ذهن متبادر می کند که آیا جایگاه این زنان که در اثر فقر و فلاکت، سهمشان از زندگی تنها سقف آسمان است، از جایگاه تن فروشان در جامعه کمتر است؟ چرا سهم کارتن خواب ها مقطوع النسل شدن و سهم تن فروشان به رسمیت شناختن است؟

به گزارش صبح رزن به  نقل از شبنم همدان فصل سرما و پناه بردن بی پناهانِ بی خانمان به گورستان، سر و صدای بسیاری در رسانه های کشور ایجاد کرد و هریک از منتقدان و مسئولان از دیدگاه خود به این مسئله پرداختند و با ابراز ناراحتی و دلسوزی نهایت لطف خود را _البته در زبان و نه در عمل_  به این هموطنان بی سرپناه نشان دادند.

آنچه در این زمینه قابل تأمل است اظهارات معاون زنان در نهاد ریاست جمهوری است که چند ماه پیش مطرح شده و اکنون با داغ شدن بحث گورخواب ها دوباره از سوی برخی طرفداران وی ، تنورش گرم شده است و عده ای با تکرار و تأیید طرح های پیشنهادی این معاونت سعی در حل مشکل گور خواب ها دارند.  ملاوردی به عنوان نماینده زنان در عالی ترین دستگاه اجرایی کشور با ارائه طرح عقیم سازی زنان کارتن خواب ، به جای پرداختن به مسئله و حل کردن معضلات اجتماعی به راحتی با مستثنی کردن این زنان ، آنها را لایق برخورداری از حقوق انسانی خویش ندانسته و برای کم کردن هزینه های دولت این پیشنهاد حیرت آور را مطرح کرده است. در سخنان مولاوردی آمده است: « قطعا این طرح  به دلیل هزینه‌ها و تولد نوزادان معتاد که بار مالی برای نظام و کشور خواهد داشت و به لحاظ معنوی و اقتصادی و هزینه های اجتماعی نیازمند بررسی کارشناسی است و مطلوب این است که ریشه ها قطع شود...»     

با مطرح شدن این مسئله اولین چیزی که به ذهن می رسد این است که اگر دولت تا این حد قاطعانه و با درایت، به قطع کردن ریشه ها می اندیشد چرا در مورد قطع ریشه های اختلاسگران و رانت خواران و حقوق نجومی بگیران اقدامی صورت نمی گیرد؟ آیا بار مالی اختلاس های چند هزار میلیاردی و حقوق های چند صد میلیونی و وام های بدون بازگشتِ کلان، کمتر از سامان دهی به افراد ضعیف و بی پناهی مانند کارتن خواب ها است؟ اگر دولت به بار مالی می اندیشد چرا هیچ اقدام کاربردی در این موارد انجام نداده است؟

از سوی دیگر اگر با عقیم کردن گورخواب ها مسئله اجتماعی کشور حل می شود بهتر است طرحی هم برای عقیم سازی مفسدان اقتصادی ارائه دهیم زیرا هر روز بر تعدادشان افزوده می شود و بعید نیست فرزندان آنها که پرورش یافته با مالهای حرام هستند، پا جای پای پدران خود بگذارند و  مانند آنها مال صغیر و کبیر این مملکت را بالا بکشند.

یکی دیگر از مسائل قابل بررسی در این زمینه نشستی است که معاونت محترم امور بانوان  چند ماه پیش برگزار کرد و در آن با عنوان پیوستن به کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان، با نگاهی کاملاً غرب گرا، مسائلی از قبیل «به رسمیت شناختن روسپیگری» در کشور و بیمه شدن این زنان و تضمین سلامت آنها را مطرح کرده است و از رئوس این نشست تغییر نام روسپی ها به «کارگران جنسی» بوده است.

سوالی که مطرح می شود این است که آیا جایگاه زنانی که در اثر فقر و فلاکت،  روی بد روزگار را دیده اند و در شب های سرد زمستان سهمشان از زندگی تنها سقف آسمان و گرمای گورهای از پیش آماده است ، از جایگاه  روسپیان و تن فروشان در جامعه کمتر است؟ اگر قرار است قشری در جامعه تحت پوشش بیمه وتأمین سلامت قرار گیرند آیا قشر زنان کارتن خواب هستند یا زنان بدکار؟ چگونه است که معاونت محترم زنان در نهاد ریاست جهموری به  رفع تبعیض دربارۀ زنان روسپی می اندیشد اما زنان کارتن خواب  را به حساب نمی آورد و آنان را مستحق مقطوع النسل شدن می داند. مگر نه این است که اگر زنان کارتن خواب به تن فروشی روی می آوردند  مجبور به تحمل چنین شرایط دشواری در زندگی نبودند؟ درست است که برخی از این زنان در دام اعتیاد افتاده اند اما قطعاً راه نجات آنها عقیم کردن نیست.

مسئله دیگر این است که هیچ  انسانی بر دیگری برتری ندارد و اگر شخصی معاون،  وزیر، نماینده مجلس  یا وکیل شده است ولی نعمت دیگران نیست. به بیان واضح تر اگر کسی در این کشور بر مسندی تکیه زده و پستی دارد هدف از اعطای آن جایگاه و امکانات به وی خدمت به مردم بوده است و هیچ یک از مسئولان  نمی توانند  در مورد عقیم کردن یک بخش از جامعه تصمیم بگیرند.  اگر روزی دست تقدیر و لطف الهی شامل حال تعدادی از این زنان کارتن خواب شود و با کمک شخص، نهاد یا گروهی از این فلاکت نجات یابند  آیا با وجود عقیم شدن، شرایط ازدواج و زندگی عادی برای آنها فراهم خواهد شد؟

در پایان باید به این نکته توجه کنیم که اگر فقر و فلاکت و پدیده ای به نام کارتن خوابی در جامعه وجود دارد شاید بخشی از نیروهای اجرایی جامعه در انجام وظایف خویش کوتاهی کرده اند و شایستگی پست  و جایگاهی که به آنها داده شده است را نداشته اند وگرنه در جامعه ای که همه دولتمردان آن دلسوزانه برای ملت کار کنند این معضلات به حداقل خواهد رسید و قطعاً مسئولان متعهد و دلسوز قبل از اندیشیدن به تحصیلات خارج از کشور خود و فرزندانشان و قبل از فراهم کردن خانه و ماشین های میلیاردی  به وضع طبقه ضعیف جامعه رسیدگی می کنند. شاید بهتر باشد به جای اینکه نوک پیکان ، با اتهام هزینه وارد کردن بر نظام به سوی کارتن خواب ها گرفته شود  به دنبال مقصران حقیقی این فجایع باشیم.

یادداشتی/سمیه نوش آبادی

انتهای پیام/رض

دیدگاه شما

کانال خبری تلگرامی صبح رزن