اشاره:
خانم مهسا کاکاوندی متولد سال 1370 و ساکن شهر رزن هستند. ایشان دوران دبیرستان را در مدرسه دارالفنون تحصیل کرده اند.خانم کاکاوندی در کنکور سراسری امسال رتبه 222 را در رشته تجربی کسب کرده اند که بالاترین رتبه این رشته در شهرستان رزن است. به همین مناسبت گفتگوی کوتاهی را با ایشان ترتیب دادیم که آن را در ادامه می خوانید:
سال چندم است که کنکور می دهید؟
سال سوم
با شنیدن اسم دانشگاه اولین چیزی که به ذهنتان می رسد چیست؟
جایی که انسان می تواند استقلال را تجربه کند.
احساس می کنید خودتان بیشتر تلاش کردید یا اینکه از دبیرانتان بیشتر یاد گرفتید؟
البته در دبیرستان دبیران خوبی داشتیم و من از آنها سپاس گزارم ولی به نظر من درس خواندن برای کنکور خیلی با درس خواندن برای امتحانات و مدرسه فرق دارد.برای مدرسه و امتحان فهمیدن مفهوم اصلی مطلب کافی است اگر قسمت هایی از مطلب یادت نیاید یا اگر در وسط راه به دست آوردن جواب آخر اشتباه کنی همه نمره را از دست نمی دهی ولی در کنکور باید تمام مهارت ها را گرد هم جمع کنی یعنی هم مطلب را درست فهمیده باشی، هم سرعت عمل داشته باشی و هم بی دقتی نکنی.در مدرسه دبیران در حیطه کار خود بیشتر تلاش می کنند تا همه بچه ها مطلب اصلی را بفمند و اگر هم بخواهند وقت به آنها اجازه کنکوری کار کردن را نمی دهد .البته به جز این من فارغ التحصیل بودم و مجبور بودم روی تلاش خودم تکیه کنم.
روزانه چند ساعت مطالعه کردید و در چه وقتی از روز بازدهی مطالعه برای شما بالا بود؟
من در اوایل مهر و شروع درس خواندن بسیار جدی بودم و میانگین 10ساعت درس می خواندم ولی در حدود اوایل دی خیلی سست شدم وساعت درس خواندنم به حدود7ساعت رسید و حتی بعضی روز ها اصلا درس نمی خواندم ولی از عید دوباره باجدیت درس خواندم.تقریبا در اواخر اردیبهشت بود که دوباره درس خواندنم به شدت کاهش پیدا کرد ولی وقتی در آزمون5 خرداد ترازم کم شد و به شدت ناراحت شدم و از آن روز تصمیم گرفتم محدودیت برای خودم تعیین کنم به طوری که تا روز کنکور تقریبا نه به سراغ تلویزیون رفتم و نه از خانه خارج شدم و روزی که کنکور دادم بیشتر از همه به خاطر اراده ام در اجرای این تصمیمم خوشحال بودم. به این دلیل ساعات مطالعه ام را کامل توضیح می دهم تا بچه هایی که برای کنکور درس می خوانند اگر در زمان هایی خسته شدند، نا امید نشوند و بدانند که تقریبا این مشکل همه است. یادم می آید در روزهای اول دی که خسته شده بودم اتفاقی برنامه فرصت برابر را دیدم که دقیقا موضوعش همین بود و تمام مشاوران درباره خستگی و افت درسی بچه ها در این ایام صحبت می کردند.از صبح تا قبل از نهار بازده مطالعه ام بالا بود ولی بعد از نهار به شدت افت می کرد و تقریبا تا عصر درس نمی خواندم و بعد دوباره شروع می کردم وتا آخر شب می خواندم.درشب بهترین یادگیری را داشتم.
اگر دوباره کنکور دهید کدام اشتباه را دوباره تکرار نمی کنید و برای کدام درس بیشتر وقت می گذارید؟
به نظرم بزرگ ترین اشتباهم این بود که خیلی روی سوالات سخت و وقت گیر که در کتاب های کمک آموزشی مختلف وجود داشتند وقت می گذاشتم که این اشتباه بزرگی است چون در کنکور حتی اگر آنها را کامل بلد باشی صرفه ندارد وقتت را روی جواب دادن به آنها بگذاری.برای درس زیست.
پدر و مادرتان چه تاثیری در موفقیت شما داشتند؟
البته جواب این سوال در چند سطر یا چند صفحه نمی گنجد.ومن فقط می توانم چند مورد را بگویم مثل اینکه آنها یک محیط مناسب و آرام برای درس خواندنم فراهم کردند. در این مدت همه مسافرت ها و تفریحاتی را که می توانستند بروند به خاطر درس من کنسل کردند.یکی از مهمترین کارهایشان حمایت و پشتیبانی و کمکی بود که از من می کردند به خصوص در مواقع ناامیدی و خستگی.
موثرترین معلم شما در موفقیتتان چه کسی بود؟
من در دوران تحصیلم معلم های خوب زیادی داشتم که همواره از همان دوران ابتدایی وقتی علاقه مرا به یادگیری می دیدند همه طوره به من کمک می کردند .یکی از مهمترین علت های موفقیتم همین تشویق های معلمانم بود که از همان دوران ابتدایی باعث شد من فکر کنم می توانم تا درجات خیلی بالایی از علم برسم و من به جرات می گویم اگر این خود باوری که پدر و مادر و اطرافیان و معلمانم در من ایجاد کرده بودند نبود. شاید هیچ وقت حتی فکر این طور رتبه ای را هم نمی کردم ولی این خود باوری باعث شد من حتی وقتی در آزمون های آزمایشی شرکت می کردم و رتبه 300 کشوری می آوردم کاملا برایم عادی بود و به آوردن رتبه زیر 1000 کشوری در کنکور فکر می کردم. این خود باوری مهمترین پایه موفقیت هر فردی است و موضوعی بسیار جدی است . می خواهم بگویم که نقش یک معلم چقدر مهم است تا آنجا که می تواند سرنوشت انسان را عوض کند .اگر بخواهم به نام آنها اشاره کنم البته همه معلمان و دبیران خوب بودند و من از همه سپاس گزارم به خصوص در دوره پیش دانشگاهی خانم نوروزی دبیر محترم ریاضی و خانم کفراشیان دبیر محترم شیمی که با ایجاد رقابت و تشویق هایشان در پیشرفتم بسیار موثر بودند.
دوست دارید چه رشته ای و کجا قبول شوید؟
پزشکی تهران یا مشهد
به یاد ماندنی ترین تشویق و تنبیه هاییی را که شده اید بگویید لطفا.
یک بار در دوره ابتدایی به خاطر اینکه هیچ وقت در کتابخانه کلاسمان جریمه نشدم از طرف معلم خوبم خانم صامت، جایزه کتابخانه را که یک جامدادی بود بردم.در دوران راهنمایی هم یک بار تمرین های ریاضی ام را ننوشتم که معلممان اتفاقا در همان روز می خواست دفتر ها را نگاه کند و نمره دهد و وقتی متوجه شد من دارم از روی دفتر دوستم می نویسم خیلی بد شد و کار به دفتر مدرسه و مدیر کشید.
رشته درسی تان را بر اساس آینده شغلی انتخاب می کنید یا علاقه؟
علاقه
نکته کلیدی موفقیت شما قبل از جلسه کنکور چه بود.حدودا 24 ساعت قبل.
توکل بر خدا آرامش و تلاش تا آخرین لحظه
پیشنهادی که برای پشت کنکوری های سال بعد دارید چیست؟
قدر و ارزش درس خواندن و این فرصتی را که دارند بدانند و با لذت و اشتیاق تمام درس بخوانند .درس را به خاطر خود فهم و دانش بخوانندونه با اکراه و فقط برای این که این لحظه ها سریع تر بگذرد و در کنکور یک جای خوب قبول شوند.من آنقدر به درس خواندن علاقه داشتم و در موقع مطالعه در عمق آن می رفتم که اصلا گذر زمان رانمی فهمیدم و شب که می خواستم بخوابم دلم نمی آمد چراغ را خاموش کنم و بی آنکه مطلب را تمام کنم بخوابم و یک جمله را در یاد داشته باشند:در دنیا هیچ لذتی با لذت فهمیدن برابر نیست.
پیشنهادی که برای دبیران دارید تا بهتر دانش آموزان را برای کنکور آماده کنند چیست؟
فهم مطلب اولین مرحله موفقیت در کنکور است .تازه وقتی دانش آموز مطلبی را فهمید نوبت می رسد به تسلط دقت دیدن انواع تیپ سوالات آن مطلب سرعت عمل و یاد گیری راههای کوتاه که باید تمام این ها مرحله به مرحله در ذهن فردی که برای کنکور درس می خواند گنجانده شود و بهترین کسی که می تواند این مراحل را اجرا کند یک معلم باتجربه وپرتلاش است.
در کنکور های آزمایشی شرکت کردید؟
بله
کدام یک از درس های تخصصی را در کنکور مسلط نبودید؟ مقصر این عدم تسلط که بود؟ چگونه با این مشکل کنار آمدید؟
همه را مسلط بودم ولی اگر بخواهیم درجه بندی کنیم یک مقداری ریاضی و بخش هایی از زیست. مقصر خودم بودم که نتوانستم بعضی قسمتهای این درس ها را مرور کنم و مطمئنم اگر فقط یک مرور کوتاه می داشتم خیلی بالاتر از این ها نتیجه می گرفتم.البته با این مشکل کنار نیامدم و نتیجه اش را در کنکور دیدم. اگر چند سوال را فقط به خاطر اینکه روی مطالب تسلط نداشتم از دست نمی دادم الان رتبه ام این نبود.
الگوی درسی شما چه کسی بود و چرا؟
کس خاصی الگویم نبود و خودم بر اساس معیار و برنامه خودم درس می خواندم.
سطح تدریس دبیرانتان نسبت به سوالات کنکور چگونه بود؟
همان طور که قبلا هم گفتم اصل اساسی در کلاس این است که همه مطلب اصلی را بفهمند و معلم در درجه اول در این جهت تلاش می کند حتی اگر یک نفر هم مطلب را خوب نفهمد مدت زیادی روی آن می ماند تا همه متوجه شوند و وقت کلاس هم بیشتر از این معمولا اجازه نمی دهد معلم نمی تواند تا مطلبی کامل بیان نشده به سراغ تست کنکور و راههای کوتاه وغیره برود به خاطر همین به نظرم این سطح با سطحی که برای کنکور مورد نیاز بود بسیار فاصله داشت. در کنکور سرعت عمل و تسلط حرف اول را می زند و گرنه خیلی ها می توانند با فکر کردن روی یک سوال بالاخره آن را حل کنند.
روز و شب قبل از کنکور چگونه گذشت؟
من تا آخرین لحظه درس خواندم ودر شب قبل کنکور به دوستم زنگ زدم و تقریبا بیشتر از 1ساعت با هم حرف زدیم
شرایط شما در خانه برای درس خواندن کاملا مناسب بود؟ و یا مشکل داشتید؟
البته تقریبا کاملا مناسب بود و پدر و مادرم تلاششان را می کردند و تا آنجا که امکانات داشتیم محیط را فراهم می کردند ولی به هر حال در مواردی مشکل هم داشتم که البته تقصیر خودم است که در درس خواندن خیلی به صدا حساسم و به خودم سخت می گیرم.
از نتیجه کنکورتان راضی هستید؟
راستش نه و واقعا تا آخرین لحظه فکر می کردم رتبه کشوری هم زیر 1000شود و وقتی رتبه ام را دیدم خیلی ناراحت شدم. ولی خدا را شکر که بالاخره به هدفم رسیدم.
کدام سریال های تلویزیونی را بیشتر نگاه می کردید ؟ الان کدام ها را نگاه می کنید؟
از سریال ها نقطه سر خط و پرستاران را نگاه می کردم در عید هم هر شب مسابقه از کی بپرسیم رامی دیدمولی من به طور کلی از سریال هایی که در تلویزیون پخش می شود خوشم نمی آید.و به جای آن فیلم های شبکه نمایش را ترجیح می دادم و تقریبا هر 3روز یک فیلم نگاه می کردم به جز این تقریبا همه بازیهای مهم بارسلونا را می دیدم.
در پایان اگر سخنی دارید بفرمایید.
آن که مستقیما اولین و آخرین کسی بود که در موفقیت من نقش داشت خدا بود.درست است که خانواده اطرافیان دبیران در موفقیتم بسیار نقش داشتند و از همه آنها سپاس گزارم و تلاش خودم هم به هر حال مهم بوده ولی اصلا کمک و توکل بر خدا قضیه اش با همه فرق دارد.من اصلا نمی خواهم بحث دینی کنم و شاید این حرف مرا فقط کسی متوجه می شود که راه بزرگی را انتخاب کرده و با توکل بر خدا رفته باشد.
از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید ممنونم.
دیدگاه شما