آخرین اخبار

تاریخ : 8. مهر 1391 - 11:29   |   کد مطلب: 1008
استاد حوزه علمیه قم و کارشناس تاریخ اسلام با اشاره به اینکه روایات و احادیث تاریخ اسلام نشان می‌دهد که پذیرش ولایتعهدی امام رضا(ع) بی اختیار بوده بنابراین سیاستی در پذیرش ولایتعهدی امام رضا نبوده است، گفت: امام رضا (ع) به پذیرش وزارت پادشاه مصر توسط حضرت یوسف استناد کردند که با وجود اینکه پادشاه مصر مومن به دین حق نبود ولی همانطور که در قرآن کریم آمده است، خداوند تعالی وزارت حضرت یوسف را امضا کردند تا در حد توان، نسبت به بندگان خدا هدایت‌گر و در مقام ارشادشان باشد

به گزارش صبح رزن ،آیت الله محمدهادی یوسفی غروی در گفت‌وگو با خبرنگار شفقنا(پایگاه بین‌المللی همکاری‌های خبری شیعه) در مورد سیاست امام رضا (ع) در پذیرش ولایتعهدی از سوی مامون عباسی گفت: مامون عباسی ابتدا تظاهر به کناره‌گیری خود از خلافت کرد و به امام رضا پیشنهاد ولایتعهدی کرد. امام می‌دانست که چنین اظهاری مطابق با واقع و حقیقت نیست. چرا که مامون بر خلافت، حکومت و ریاست به قدری حرص داشت که حاضر شد برای رسیدن به خلافت با برادرش محمد امین جنگ‌ها به راه بیاندازد که در این جنگ‌ها بیش از 6 هزار نفر بین طرفین تلف شدند و قحطی بر این شهر حاکم شد. بعد از انتهای زندگانی محمد امین عباسی، مردم با ابراهیم عباسی عموی مامون بیعت کردند در صورتی که او لیاقت ظاهری خلافت را هم نداشت چرا که عمرش را به فرا گرفتن ساز و آواز گذرانده بود در حدی که به ابراهیم آوازه‌گر معرفی شده بود، اما مردم از اینکه مامون خلافت را از امین، پسر فرزند آزاده و عرب بن العباس به در آورده ناراضی بودند به همین دلیل با ابراهیم بیعت کردند و او را به خلافت رساندند ولی مامون عباسی خلافت را با زحمت‌های زیادی به دست آورد، بنابراین مشخص بود که این واگذاری حقیقی و واقعی نیست.

او در مورد پاسخ امام رضا به مردم در مورد پذیرش ولایتعهدی گفت: پذیرش ولیعهدی کسی که ظالم، غاصب و جانشین پیغمبر اکرم است، برخلاف روش شناخته شده ائمه معصومین است. چون معنای پذیرش این جانشینی یا ولایتعهدی این است که این خلافت بر حقی است. کسی که اصل آن خلافت را نامشروع بداند چگونه ولیعهد چنین خلافتی خواهد شد و لذا عده‌ای از شیعیان از امام رضا سوال کردند که چرا ولایتعهدی مامون را پذیرفته است و امام فرمودند" پذیرش ولیتعهدی مامون به اختیار و اراده من نبوده است." امام رضا (ع) به پذیرش وزارت پادشاه مصر توسط حضرت یوسف استناد کردند که با وجود اینکه پادشاه مصر مومن به دین حق نبود ولی همانطور که در قرآن کریم آمده است، خداوند تعالی وزارت حضرت یوسف را امضا کردند تا در حد توان، نسبت به بندگان خدا هدایت‌گر و در مقام ارشادشان باشد. بنابراین پذیرش ولیتعهدی از سوی امام رضا (ع) نیز به همین دلیل بوده است.

این استاد حوزه علمیه ادامه داد: امام رضا در زمان حرکت از مدینه، اهل بیتشان را جمع کردند و فرمودند:" مانند کسی که به سفر مرگ می‌رود بر او عزاداری کنند" این یکی از نشانه‌های اولیه بود که حضرت در میان خانواده‌ خود به صورت علنی اعلام کردند و به راه افتاد و از سوی دیگر امام رضا کسی از اهل بیت را به همراه خود نبرد مانند کسی که سفر اجباری و الزامی و خارج از اراده و با اکراه و ناخشنودی انجام می‌دهد. مامون عباسی نیز در این سفر به روش‌های مختلفی به شیعیان و پیروان خودشان فهمانند که این مسئله به اختیار خود امام رضا نبوده و به "تقیه" که در قرآن کریم مطرح و ائمه اطهار بر آن تأکید داشتند، عمل کرده است.

آیت الله غروی مناظره‌های امام رضا(ع) را نشانه اعلمیت ایشان معرفی کرد و افزود: مامون عباسی مجالس مناظره‌های علمی میان امام رضا(ع) و فرزانگان، فرهیختگان، علما و دانشمندان ادیان و مذاهب مختلف ترتیب می داد وآنها به روش‌های مختلف سوالات متعدد و پیچیده خود را از امام می‌پرسیدند. مامون عباسی گمان می‌کرد یکی از سلاح‌های اصلی پیشبرد دعوت اهل بیت، یعنی "علمیت" را از بین خواهد برد. مامون تصور می‌کرد ناکام ماندن امام رضا(ع) در مناظره‌ها را می‌تواند به رخ مردم و مخصوصاً شیعیان و پیروانش بکشد و ادعا کند امام رضا(ع) آن علمیت را ندارند و ایشان به عنوان امام زمان، اعلم‌ نیست. در صورتی که این اقدام مامون نتیجه‌ای عکس داشت و مامون هر چه علمای ادیان مختلف را حاضر کرد و با حضرت مناظره کردند، حجیت "علمیت" حضرت امام رضا بیشتر نمایان و درخشان شد و لذا چاره‌ای نداشت جز اینکه امام رضا را به شهادت برساند.

این کارشناس تاریخ اسلام ادامه داد: مناظره امام رضا با علمای ادیان مختلف برای ما ثبت و ضبط نشده چون برخلاف مقصود مامون بوده ولی نمونه‌هایی از مناظره‌ها و اخبار مرویات مربوط به امام رضا (ع) در کتاب "قیون اخبار الرضا" مرحوم شیخ صدوق متوفی 381 هجری آمده است. این اولین کتابی است که عالم و دانشمند شیعی به امیر شیعی در طول تاریخ هدیه کرده است و در دو جز که غالباً در یک جلد چاپ می‌شود و به فارسی نیز ترجمه شده است.

آیت الله یوسفی غروی در مورد پراکندگی شیعیان در کشورهای همجوار در زمان امام رضا گفت: عده‌ای از نویسندگان شیعی و غیر شیعی در مورد پراکندگی شیعیان بحث کرده‌اند و یکی از راه‌های نشان دادن این میزان پراکندگی در گوشه و کنار قلمرو حکومت اسلامی آن زمان، نمایندگانی است که در هر شهر بودند که هر یک روایاتی داشتند. شیعیان در کشورهای همجوار فراوان بودند و این پراکندگی در کتاب‌های متعددی آمده است گرچه تعداد آنان در شهرهای خودشان کم بود و در بعضی از شهرها به ناچار به حالت تقیه زندگی می‌کردند و برای دیگران چندان شناخته شده نبودند. در کتاب حاج شیخ رسول جعفری اصفهانی که از کتب تاریخ تشیع ایران است نمونه و نشانه‌های تشیع را در هر شهری جمع آوری کرده است.

دیدگاه شما

کانال خبری تلگرامی صبح رزن