ساخت سریالهای مناسبتی در ایام خاصی مانند ماه مبارک رمضان، چند سالی است که به رسمی معمول تبدیل شده است. سابقه و پیشینه ذهنی مخاطبان از کیفیت و نوع نگاه به مسائل دینی که دغدغه قاطبه افراد جامعه است، تداعی کننده برخی از سریالهای سالهای گذشته همچون صاحبدلان، کمکم کن، میوه ممنوعه، اغما و خانه به دوش و. . . است.
«خداحافظ بچه» یکی از سریالهایی است که امسال هر شب از شبکه سوم سیما در حال پخش است. در طول این سریال بیننده با یک کلاس آموزشی تمام عیار دزدی ماشین، جعل اسناد و نحوه بررسی محل مورد دستبرد روبهرو میشود.
در این سریال جعل سند و پیدا کردن جاعل از ساندویچ خریدن هم آسانتر است، ضمن اینکه تمام شاکله اداری و سازمانی و بروکراتیک مجموعههای مختلف فقط با یک جستوجوی اینترنتی و بعد یک برگ پرینت قابل دور زدن است.
در این مجموعه حلیت و اجازه انجام کارهای خلاف قانون به زوجهایی که به هر دلیلی نمیتوانند صاحب فرزند شوند صادر شده و با ایجاد نوعی همذاتپنداری تقلبی، بیننده را از نظر حسی و توجیهی به نام «حس مادرانه» با خود همراه میکند. با توجه به نسخه ارائه شده در این سریال، یک مادر به خاطر ارضای «حس مادرانه» و «داشتن بچه» میتواند تمامی مرزهای اخلاقی و دینی را زیرپا بگذارد که در تفسیر آن باید گفت: «هدف وسیله را توجیه میکند».
جدای از فشل نشان دادن سیستم اداری کشور، این سریال به بیننده خود القا میکند که اگر یک آدم خلافکار توبه کرده و قصد بازگشت به جامعه را داشته باشد قطعاً با یک موج دفعی مواجه خواهد شد و این توبه برای جامعه پذیرفتنی نخواهد بود. اما هنگامی که قدری دقیقتر در فحوای کلام و لایههای پنهان این سریال دقت میکنیم یکسری ظرایف دیگر قابل تحلیل و مشاهده است. بنابر تعریف این سریال فرد میتواند هر گناهی را انجام دهد و سالها بعد پیش صاحب حق برود و به گناهش اعتراف بکند، در حالی که این نگاه با دستورات دینی ما سازگاری ندارد. در حالت و تفسیر دیگر این اتفاق، دین به یک حالت سکولار در نزد افراد تلقی و نشان داده میشود، به نحوی که مجوز هر کاری را به فرد داده و هیچ عقوبتی جز اعتراف و سپس بخشش یا مجازات دنیوی برای انسان گناهکار در پی نخواهد داشت که با اصل وجود قیامت و عقوبتشدن به خاطر اعمال دنیوی منافات دارد. ترویج یک تفسیر تازه و پر از اشکال از دین و همچنین قبحزدایی از ارتکاب گناه آن هم در رسانهای که تماشاگران آن از بچه خردسال تا افراد کهنسال هستند، به خصوص در ماه مبارک رمضان که بیشتر افراد به خودسازی و تزکیه نفس اشتغال دارند، قدری جای تأمل دارد.
آنچه بیشتر جای ذکر دارد این است که چرا ما توان ساخت سریال هایی مانند «گل پامچال» و «درپناه تو» را آن هم در عصر آنالوگ و برفک داریم، اما اکنون که عصر تکنولوژی و پیشرفت است دیگر از آن سریالها خبری نیست؟
به تجربه ثابت شده است که مردم نسبت به سریالهای مناسبتی و مذهبی با درونمایه و تم دینی- تاریخی اقبال بسیار زیادی دارند که استقبال از سریال هایی مانند «امام علی(ع)» و «مختارنامه» شاهد مثال مناسبی برای این موضوع خواهد بود.
قطعاً ساخت سریالهایی مانند «خداحافظ بچه» توان مقابله با برنامههای ماهوارهای را نخواهد داشت، بلکه باید برای جذب مخاطب و اقبال افراد به تلویزیون، تولید آثار سالمتر و پربارتری را در دستور کار قرار داد.
دیدگاه شما